آسانیوز:رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری ملکان گفت: فصل جدید کاوش های باستان شناسی در قلعه تاریخی بختک لیلان از توابع شهرستان ملکان آغاز شد.
وی با بیان اینکه کاوش های باستان شناسی و پژوهشی در این منطقه از سال ۸۶ آغاز شده به کاوش های انجام شده در خصوص قلعه بختک شهر لیلان پرداخت و گفت: این کاوش ها شامل یک فصل بررسی سطحی و دو فصل ساماندهی قلعه است و در این مدت حدود ۵۶ محوطه تاریخی دیگر در اطراف قلعه شناسایی و ثبت ملی شده اند.
خادمی محوطه ها و تپه باستانی شناسایی و ثبت شده اقماری قلعه بختک را با قدمتی مربوط به هزاره های اول، دوم، سوم و چهارم پیش از میلاد مسیح و دوران تاریخی اعلام کرد و عنوان کرد: با شروع فصل جدید کاوش ها، آذربایجان شرقی به اطلاعات و یافته های ارزشمندتری در این منطقه دست خواهد یافت.
وی با تاکید بر اهمیت فرهنگی و باستانی این منطقه یادآوری کرد: قلعه بختک شهر لیلان در سال ۷۹ با شماره ۲۷۸۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است و روزگاری این قلعه نه تنها مامن اهالی در مقابل تهاجم بیگانگان بشمار می رفت، بلکه کانون توجه دینی ایران و سلاطین ساسانی نیز بوده است به طوری که شهر شیز و آتشکده آذرگشسب را به این مکان نسبت می دهند.
خبر مرگ یک دختر مهابادی در حالی در شبکه های تلویزیونی معاند و فضای مجازی از طرف رسانه های بیگانه و شبکه های اجتماعی به سرعت منتشر شد که همه آنها به اتفاق آراء قضیه را برعکس کرده و خلاف واقعیت را نوشته اند.
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، در این راستا رسانه های گروهکهای تروریستی که بسیار سعی دارند احساسات پاک مردم کرد را از طریق انحراف در افکارعمومی تحریک کنند، با تهیه آهنگها، اشعار و دلنوشته هایی نیات شوم خود را بیش از پیش نمایان می کنند.
گروهکهای تروریستی وقتی می بینند که طیف بسیار وسیعی از مردم مذهبی و مسلمان کرد که تمایل به همراهی با اندیشه های ضددینی و چپی آنها ندارند، با هزار و یک ترفند و حیله سعی در تشکیک خدمتگذاری نیروهای خدوم و انقلابی به مردم و ایجاد شکاف و فاصله بین آنها و جمهوری اسلامی دارند.
از این رو باید بسیار هوشیار بود و در دام حقه های رسانه ای مزدوران استکبار گرفتار نشد و رسانه های داخلی و معتبر نیز، بسیار ضروری است تا با ورود جدی و بر پایه منابع مؤثق در این خصوص شفاف سازی کنند.
اما ماجرا چیست و از چه قرار است؟ "برپایه اطلاعات دریافتی ماجرا از آنجا شروع شد که صاحب هتل وقتی خبر از حضور دختر مذکور در یکی از اتاقهای هتل با فردی نامحرم شد، اقدام به بستن درب اتاق کرد و مدعی اعلام تلفنی این موضوع به پدرومادرش شد.
پس از این اتفاق ف.خ که نمی خواست با پدر و مادرش در این شرایط روبرو شود، تصمیم به خروج از بالکن اتاق و ورود به بالکن اتاق دیگر می گیرد تا از این طریق از هتل خارج شود و در همین حین از طبقه چهارم هتل سقوط و در دم می میرد.
با مشخص شدن موضوع و ورود پلیس آگاهی مهاباد به ماجرا، مرد همراه متوفی و محبوس شده در اتاق هتل به این اداره منتقل و تحت بازجویی قرار می گیرد.
متهم در بازجویی ها مدعی می شود که وی چندین بار از این دختر خواست که فرار نکند و جانش را به خطر نیاندازد اما متوفی به خاطر ترس از روبرو شدن با والدینش بدون فکر کردن به عاقبت فرار از طریق پنجره طبقه چهارم هتل تارا این اقدام را انجام داد که در نهایت منجر به سقوطش شد." لازم به ذکر است فرد دستگیر شده در این ماجرا که لحظاتی قبل از مرگ ف.خ در کنار وی بود، هیچ ارتباطی با سازمانهای امنیتی و انتظامی ندارد و با تکمیل پرونده و اتمام بازجویی به مراجع ذی صلاح قضایی معرفی شده است و قطعاً با رسیدگی به پرونده اش و تعیین میزان جرم مرتکب شده به جزای خودش خواهد رسید.
واکنش استانداری
معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجان غربی، ابعاد و جزئیات مربوط به واقعه هتل تارای مهاباد را تشریح کرد. علیرضا رادفر در نشست خبری با اصحاب رسانه و مطبوعات استان که صبح امروز در محل استانداری ترتیب یافت، ابعاد و جزئیات مربوط به واقعه هتل تارای مهاباد را تشریح نمود.
وی در این ارتباط اظهار کرد: در روز یکشنبه 13 اردیبهشت ماه در هتل تارای مهاباد، یک خانم بعلت سقوط از طبقات هتل به پایین متاسفانه جان خود را از دست داد که در این ارتباط رسانه های معاند و ضد انقلاب سعی دارند با فضاسازی و ارائه اخبار کذب، چهره مهاباد را مخدوش و زمینه آشوب را در این شهرستان فراهم کنند.
رادفر ضمن تسلیت به خانواده متوفی افزود: متهم احتمالی این حادثه، دستگیر شده و قوه قضاییه با دقت و قاطعیت در حال بررسی موضوع تا حصول نتیجه است.
وی ادامه داد: به دنبال حادثه مذکور، برخی سایت های عمدتا بیگانه و ضد انقلاب، شروع به فضاسازی کردند که یک نفر از نیروهای امنیتی باعث شده که این خانم در حین فرار سقوط کند.
معاون استاندار تاکید کرد: شخصی که متهم احتمالی است، فردی است مربوط به بخش خصوصی و هیچ ارتباطی با نهادهای دولتی و امنیتی ندارد؛ این شخص بعنوان مشاور در هتل مستقر شده بود که در خصوص ارتقای درجه هتل به مسئولان هتل کمک کند.
رادفر همچنین به تجمع برخی از جوانان مهابادی در روز گذشته(پنج شنبه) در جلوی هتل تارا اشاره کرد و افزود: به دنبال فضاسازی رسانه های معاند، متاسفانه عده ای از جوانان مهابادی تحریک شده و دیروز جلوی هتل تارا تجمع و اقدام به آتش زدن هتل نمودند.
وی اضافه کرد: با توجه به فضای بوجود آمده و اینکه احساسات مردم و جوانان در این موضوع جریحه دار شده ما این را طبیعی می دانیم و ممکن است چنین اتفاقی در هر هتلی بیفتد اما لازمه اش این نیست که از این احساسات سوء استفاده شود.
معاون استاندار افزود: در تجمع روز گذشته، نیروهای انتظامی ما با خویشتن داری تمام و با هدف مدیریت موضوع، اقدام نمودند اما متاسفانه عده ای از این جوانان، از خویشتن داری پلیس سوء استفاده کرده و به هتل خساراتی را وارد کردند؛ برخی از این تجمع کنندگان مسئول هتل را مقصر حادثه می دانند که این موضوع نیز در حال بررسی است.
رادفر در ادامه با بیان اینکه تجمع روز گذشته متاسفانه آن جایگاهی را که مهاباد در چند سال اخیر در حوزه سرمایه گذاری، سرمایه پذیری و گردشگری بدست آورده بود، زیر سوال برد، افزود: در همین نوروز 94، نزدیک به 100 هزار گردشگر به مهاباد سفر کردند؛ این فرصت و ظرفیتی است که به سادگی بدست نیامده و حاصل فضای امن و آرامشی است که مردم فهیم، نخبگان مهاباد و مسئولان در این شهرستان بوجود آورده اند.
وی ادامه داد: در چند روز آینده نیز یک همایش سرمایه گذاری در مهاباد برگزار خواهد شد که میهمانان آن قرار بود در همین هتل تارا مستقر شوند؛ با این اوضاع آیا سرمایه گذاران رغبتی برای حضور و فعالیت در مهاباد خواهند داشت؟ لذا از مردم فرهنگی و فهیم مهاباد، والدین آن جوانان و متنفذین می خواهیم که این جوانان را توجیه کنند تا در مسیر اهداف معاندین نظام و عناصر ضد انقلاب کومله و دموکرات قرار نگیرند.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار خاطرنشان کرد: عناصر ضد انقلاب در تلاش هستند که اوضاع مهاباد را در این موضوع، به گونه دیگری نشان دهند و با انتشار اخبار کذب تیراندازی و کشته شدن افراد، می خواهند فضا را مخدوش کنند.
رادفر همچنین گفت: اکثر تجمع کنندگان روز گذشته در جلوی هتل تارا، جوانان بین 15 تا 22 سال بودند که تجربه کافی ندارند و بصورت احساسی با موضوع برخورد کردند؛ از والدین عزیز این جوانان می خواهیم که با این جوانان صحبت و آنها را توجیه کنند که با این اقداماتشان، فرصت های سرمایه گذاری و توسعه مهاباد را زیر سوال نبرند.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار همچنین در رابطه با انتشار اخبار کذب در برخی رسانه ها مبنی بر تیراندازی نیروهای پلیس به تجمع کنندگان در روز گذشته نیز گفت: هیچ تیراندازی توسط نیروهای انتظامی ما در تجمع روز گذشته ی مهاباد صورت نگرفته و مامورین انتظامی، فقط با روش های ضد اغتشاش و با خویشتن داری کامل، سعی در متفرق نمودن تجمع کنندگان داشتند.
رادفر تاکید کرد:البته باید اذعان کنیم که این خویشتن داری همیشگی نخواهد بود و اگر ملاحظه شود که این احساسات و هیجان جوانان را به مسیر و کانال های مورد نظر معاندین و عناصر ضد انقلاب می کشانند با قاطعیت تمام با موضوع برخورد خواهد شد.
وی ادامه داد: ما بصورت جدی پیگیر موضوع هستیم و مراحل لازم را طی می کنیم و مطمئنا با خاطیان این قضیه با قاطعیت برخورد خواهد شد.
معاون استاندار همچنین در رابطه با مجروحین تجمع روز گذشته مهاباد گفت: با توجه به وقوع آتش سوزی در هتل، عده ای جلوی ماشین های آتش نشانی را برای ورود به محوطه گرفته بوند و درگیری بین طرفین در محل بوجود آمد که در این درگیری، 25 نفر مجروح شدند که 7 نفر آنها از ماموران نیروی انتظامی هستند.
رادفر اضافه کرد: مجروحین بلافاصله جهت مداوا به مراکز درمانی اعزام شدند که به غیر از 2 نفر آنها،بقیه بصورت سرپایی مداوا و مرخص شدند.
وی گفت: این دو مجروح نیز یکی در مهاباد مورد عمل جراحی قرار گرفت و در حال حاضر حال وی مساعد است و دیگری نیز که به علت برخورد یک شیء به چشمش دچار جراحت شده بود جهت انجام مداوا به تبریز اعزام شد.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار در ادامه این نشست در رابطه با علت وقوع این حادثه نیز گفت: آنچه که سایت های معاند نظام و ضد انقلاب بعنوان علت وقوع حادثه مذکور در فضای رسانه ای و مجازی انتشار دادند، واقعیت ندارد و هیچگونه تعرضی نسبت به آن مرحومه با توجه به گزارش پزشکی قانونی، صورت نگرفته است.
رادفر همچنین در رابطه با فراخوان عناصر ضد انقلاب برای برگزاری تجمع های مختلف در مهاباد نیز گفت: هم تجمع روز گذشته و هم فراخوان هایی که ضد انقلاب برای برگزاری تجمع های دیگر در مهاباد مطرح میکند، همه اش با هدف ایجاد آشوب و آلوده نمودن فضاست و به هیچ وجه دلشان به حال مهاباد و مهابادی نمی سوزد.
وی اضافه کرد: از مردم فهیم مهاباد مخصوصا جوانان می خواهیم که به این فراخوان ها توجه نکنند؛ چون هدف این فراخوان ها که عمدتا توسط ضد انقلاب هدایت می شود، ایجاد آشوب و از بین بردن فرصت های توسعه مهاباد است که با زحمت و تلاش چندین ساله مردم مهاباد بدست آمده است.
معاون استاندار تاکید کرد: اقدامات پیشگیرانه در استان برای مدیریت موضوع انجام گرفته است.
رادفر همچنین با بیان اینکه خود مردم مهاباد از موضوع آتش زدن هتل نارحت اند نیز گفت: آنچه که با توجه به رصد فضای مجازی محلی در مهاباد بدست آمد این نکته بود که خود مردم مهاباد از موضوع آتش زدن تنها هتل 4 ستاره ی شهرستان، ناراحت اند؛ چرا که این حادثه بسیاری از فرصت های سرمایه گذاری در مهاباد را از بین می برد.
وی خاطرنشان کرد: مطمئنم در روزهای آتی،مردم و نخبگان مهاباد این فضای از دست رفته را بازیابی خواهند کرد؛ ما نیز به مسئولان شهرستان مهاباد برای بازیابی و تلطیف فضا کمک خواهیم کرد.
معاون سیاسی و امنیتی استاندار در ارتباط با پخش برخی تصاویر تجمع روز گذشته در شبکه های اجتماعی نیز افزود: بسیاری از تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، اصلا مربوط به تجمع روز گذشته در مهاباد نیست و بیشتر این تصاویر جعلی و با هدف فضاسازی و مخدوش نمودن چهره مهاباد است.
وی در ادامه ضمن تسلیت به خانواده مرحومه از آنان بابت همکاری خوب و نزدیکشان در پیگیری قانونی حادثه مذکور، تشکر نمود.
فرماندار مهاباد گفت: با فرد یا افراد خاطی در حادثه اخیر هتل تارای این شهرستان به شدت برخورد میشود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا به نقل از ایرنا، جعفر کتانی درباره این حادثه افزود: این جریان باید کاملا منطقی و به صورت معقولانه حل و فصل شود و در همین رابطه از معتمدان شهر و روحانیان کمک گرفته میشود.
وی با قدردانی از نیروی انتظامی در برخورد مناسب با معترضان اضافه کرد: دستگاه قضایی نیز به طور جدی پیگیر این مساله است.
او به مردم قول داد که در کمال آرامش و مبتنی بر حق و حقیقت به این مساله رسیدگی شود.
وی همچنین یادآوری کرد: متهم دستگیر شده تا روشن شدن موضوع به هیچ وجه آزاد نمیشود.
فرماندار مهاباد افزود: شهرستان مهاباد یک شهر و منطقه توریستی و گردشگری است و این امر باید در فضای آرام و توام با امنیت حل شود و با چنین جریاناتی برخورد شود.
روز گذشته در شهر مهاباد تجمعی در راستای اعتراض به کشته شدن دختر مهابادی در هتل تارای مهاباد برگزار شد.
این دختر مهابادی در روز یکشنبه هفته جاری از طبقه چهارم هتل تارای مهاباد به زمین سقوط کرد و کشته شد.
طرح نکاشت اگر بهطور عملی اجرا شود، از دو طریق میتواند به دریاچه ارومیه کمک کند. این مسئله بهشدت سیاسی است و از طرفی نمایندگان مجلس میخواهند از این طرح استفاده کنند که بگویند ما حامی کشاورزان هستیم، از طرفی هم اگر بخواهند این طرح را اجرا کنند، منتقدان با آن مواجه خواهند شد و در انتخابات هم میتواند اثر معکوس داشته باشد
آذرقلم: حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران است و دکترای گیاهشناسی از دانشگاه مونیخ آلمان دارد. وی ازجمله اساتیدی است که با ستاد احیای دریاچه ارومیه، که توسط دولت تشکیل شده، همکاری داشته است.
به گزارش آذرقلم، او چندروز پیش در سفری به اطراف دریاچه ارومیه، آخرین وضعیت این دریاچه را از نزدیک بررسی کرده و دیده است. در رابطه با همین موضوع و جدیدترین وضعیت این پهنه آبیِ در خطر نابودی، با او گفتوگویی کردهایم که در ادامه میآید.
شما اخیرا به دریاچه ارومیه سفر کردید و اطراف آن را از جوانب مختلف بررسی کردید، آخرین وضعیت دریاچه به چه صورت بود، چه انتظاری داشتید و با چه چیزی مواجه شدید؟
_ دریاچه با توجه به بارندگیهای امسال از نظر عمق کاهش پیدا نکرده است منتها فعلا اوایل سال هستیم و به طرف تابستان که برویم ممکن است مساحت بازهم کاهش پیدا کند. آنچه در وضعیت فعلی در دریاچه ارومیه خیلی حاد است، مناطق مجاور دریاچه است که با سرعت زیادی در حال تبدیلشدن به بیاباناند. چنین وضعیتی بهویژه در شمال غربی دریاچه که چنین تپههای ماسهای را میتوانیم ببینم، دقیقا مشابه بیابانهای مرکزی ایران است. همینطور فرسایش در اطراف دریاچه هم بسیار بسیار بالاست و کاملا مشخص است با این روندی که وجود دارد آثار خشکشدن دریاچه دارد خود را نشان میدهد و شرایط هر روز بحرانیتر میشود.
آیا این تپههای ماسهای که به آنها اشاره شد، قبل از شروع خشکشدن دریاچه ارومیه هم وجود داشتند یا موضوعی جدید و ناشی از خشکشدن دریاچه است؟
_ براساس ارزیابیای که من از خاک آن منطقه انجام دادم، متوجه شدم بافت خاک در آن منطقه کاملا ماسهای است و نشان میدهد اینها زمانی که دریاچه بوده در درون آن وجود داشتند و احتمالا منشأ قدیمی دارند؛ مثلا در گذشته که منطقه بیابانی بوده، تجمع حاصل کردهاند، ولی با عقبنشینی دریاچه، با کمک باد بهصورت تپه درآمدهاند، اما در بستر قبلا وجود داشتهاند.
بهتازگی عکسی از سفر آخرتان به نمایش گذاشتهاید که در آن دریاچه پوشش گیاهی جدیدی دارد و قبلا سابقه نداشته است. این اتفاق خوبی است یا نه؟
_ اتفاقا این قسمت پوشش گیاهی همان بخش ماسهای است، یعنی جایی که شوری بستر دریاچه بهمراتب پایینتر از بقیه دریاچه است، بهویژه در جنوب دریاچه. در جنوب دریاچه و میانه آن، هرجا عقبنشینی داشتیم به نمکزار تبدیل شده، اما در کمال تعجب عقبنشینی دریاچه منجر به پیدایش پوشش گیاهی شده است که ما به آنها در اصطلاح خرابهرو میگوییم، یعنی گیاهانی که در مناطقی که ناپایدار است، تشکیل میشوند و خیلی هم آسیبپذیر هستند. به این معنا که به محض اینکه دریاچه به خشکشدن ادامه دهد یا بهدلیل چرا، منطقه دستخوش تغییراتی شود، همان منطقه میتواند به بیابانهای ماسهای تبدیل شود.
با همه این گفتهها، اگر بخواهید تصویری از آینده ارائه دهید، پیشبینی شما از روند وضعیت کنونی دریاچه، آینده آن و همچنین برنامههای ستاد احیای دریاچه برای جلوگیری از خشکشدن آن چیست؟
_ اگر مسئولان بحران را جدی نگیرند، دریاچه ارومیه از بین خواهد رفت و در این تردیدی نیست. امسال با بارندگیهایی که بهوجود آمد فرصت خوبی فراهم شد که جلوی عقبگرد دریاچه یا ازبینرفتن آن را بگیرند. برهمیناساس ستاد احیای دریاچه ارومیه طرح کنترل کشت یا نکاشت را ارائه کرد، اما متأسفانه در اثر فشار نمایندگان مجلس، آقای روحانی عقبنشینی کرد و این طرح اجرا نشد. عدم اجرای این طرح به این معنی است که فشار موجود به منابع آبی کنار دریاچه را همچنان داریم ادامه میدهیم و ادامهدادن این فشار هیچ عاقبت خوشی برای دریاچه نخواهد داشت. نکته بسیار مهم دیگر که تابهحال در برنامههای ستاد احیا به آن توجه نشده، مسئله چرای بیرویه در اطراف دریاچه ارومیه است. بخش عمده دریاچه ارومیه خشک شده و در همین شرایط شاهد هستیم صدها گله گوسفند اطراف دریاچه چرا میکنند، درست در جاهایی که خاک بهشدت ناپایدار است، یعنی جایی که از آب باید کاملا حفاظت شود و از هرگونه تخریب فیزیکی جلوگیری شود و هر دانه گیاهی که آنجا رشد میکند برای جلوگیری از ریزگردها مفید است، اما متأسفانه بهوسیله گلههای گوسفند در حال ازبینرفتن است. درصورتیکه دریاچه ارومیه یک پارک ملی است و طبق قوانین هرگونه بهرهبرداری و چرا در اطراف آن اکیدا ممنوع است. من متعجبم چرا سازمان محیط زیست، اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی و شرقی، این سادهترین انتظاری که از آنها داریم و قانون هم اجرای آن را برعهده آنها گذاشته را بهکلی نادیده میگیرند و در چنین شرایط بحرانیای هیچ مانعی برای جلوگیری از چرا در اطراف دریاچه ارومیه نیست. برای نمونه من روز گذشته در جزیره اسلامی بودم که جزء پارک ملی دریاچه ارومیه است و در اطراف آن گلههای بسیاری را دیدم که درست در بستر دریاچه چرا میکردند. در چنین شرایطی مسئولان بودجههای قابل توجهی را برای کشت گیاهان شورپسند اختصاص دادهاند. سؤال من، هم از سازمان مراتع و جنگلها و هم سازمان حفاظت محیط زیست این است که چگونه است از یک طرف بودجه اختصاص میدهیم برای ایجاد پوشش گیاهی بهمنظور جلوگیری از گسترش ریزگردها و این فعالیت ما اگر موفقیتآمیز باشد که تا به حال نبوده، ممکن است در چند هکتار ایجاد پوشش گیاهی بکند. اما در عوض با هزاران هکتار زمینی مواجه هستیم که در حال تخریب توسط چرای دام هستند. باید این کار در اولویت ستاد احیا باشد. نکته مهم دیگر که متأسفانه به آن توجه نشده، مسئله استفاده از آبهای زیرزمینی توسط چاههای مجاز و غیرمجاز است که این مسئله باعث شده تمام رطوبت اطراف دریاچه ارومیه کشیده شود. کشیدن این آب از اطراف دریاچه ارومیه به معنای گسترش شدید بیابانزایی است و با ادامه این روند باید منتظر آثار بسیار نامطلوب خشکشدن دریاچه باشیم.
با تصور اینکه مسئولان طرح نکاشت، جلوگیری از چرای دام و همچنین ممانعت از برداشت آب از چاههای آب اطراف دریاچه ارومیه را با جدیت در دستور کار قرار ندهند و وضعیت همچنان به همین منوال ادامه پیدا کند، کدام سمت از دریاچه بیشترین آسیب را خواهد دید؟ یا کدام قسمت زودتر از جاهای دیگر آسیب خواهد دید؟
_ تقریبا میتوان گفت الان نشانههای بحران در تمام قسمتهای دریاچه دیده میشود. مثلا در منطقه شرق دریاچه میبینیم، در منطقه میاندوآب بحران ریزگردها کاملا حاد است. در منطقه سپرقان، در نزدیکی پل میانگذر مسئله حاد است و از همه حادتر منطقه جبل است که در شمالغربی دریاچه است که تپههای ماسهای شکل گرفته. حتی در جزیره اسلامی هم تپههای ماسه را میتوان دید. به حدی شکلگیری تپههای ماسهای شدید است که چنددقیقه که آنجا نشستم مانند این بود که ذرات ماسه با وزش باد داشتند بدنم را سوراخسوراخ میکردند، چشمانم تا چندساعت مشکل پیدا کرده بود چون این ذرات وارد چشمانم شده بود.
این ذرات فقط شن و ماسه بود یا ذرات نمکی هم آنجا وجود دارد؟
_ نه ذرات ماسه بود، ذرات نمک خیلی ریزتر هستند. ذرات نمک را در دو روزی که در اطراف جزیره اسلامی بودم و توفان بسیار شدیدی رخ داد، وقتی در بالای کوه بودیم کاملا مشخص بود و ذرات نمک در حال گذشتن از روی دریاچه را روی پوست خود احساس میکردیم. منتها مسئله ماسهها خیلی شدیدتر است. واقعیت این است که هرجایی که به دلایل خاکشناسی و زمینشناسی یا به دلایل فرسایش ناشی از دخالت انسان، دریاچه دستخوش تغییر شده، بحران هم بیشتر است. جاهایی که پوشش گیاهی وجود دارد هم طبیعت بحران کمتر است.
اگر تصور کنیم که قرار است توفانهای نمکی بهصورت مشخص و همینطور ماسهای در اطراف دریاچه اتفاق بیفتد، کدام منطقه، شهر یا روستا که بهلحاظ تراکم جمعیتی بیشترین میزان سکونت را دارد، در معرض خطر خواهد بود؟
_ این بیشتر بستگی به جهت وزش باد دارد. اما جایی که این مسئله بیشتر از همه شدت و بحران دارد، روستاهای جزیره اسلامی است که آنجا هفت روستا وجود دارد. حقیقتا توصیه من این است که باید این روستاها تخلیه شوند و همین الان هم باید فکری برای آنها کرد، چون ماجرا از این قرار است که علاوهبر اینکه خود مردم ساکن در این روستاها قربانی خواهند شد، خودشان در حال کمککردن به ازبینرفتن جزیره هستند. دیگر اینکه بحران شدیدی را در قسمت شمالغربی دریاچه میبینیم چون بیابانزایی در این مناطق بسیار شدید است، البته باید عرض کنم اگرچه روی توفان نمکی خیلی تأکید میشود، اما اتفاقا ما باید بیشتر از توفان ریزگردهای غیرنمکی و ماسهای هراس داشته باشیم. البته در منطقه شرق دریاچه و در منطقه آذرشهر معادن بسیاری وجود دارد که این معادن منشأ تشکیل ریزگردها هستند. وقتی من در محل بودم و توفانی شکل گرفته بود، از تمام معادن ریزگرد بلند میشد. موضوع این است که منابع تشکیل ریزگرد از بستر دریاچه بخصوص جاهایی که بهرهبرداری نمک دارند بسیار زیاد است و همین کارها منجر به ناپایداری خاک و در نتیجه تولید توفان نمک میشود. چه در زمینهای کشاورزی اطراف، چه در معادن یا مراتع که چرای دام شده، همه بهنوعی نقشی در گسترش ریزگردها دارند. اما در رابطه با مراکز جمعیتی که آسیب خواهند دید باید گفت در مرحله اول روستاهای اطراف آسیب میبینند و در آیندهای نهچندان دور هم باید شهرهای ارومیه، تبریز و میاندوآب را بهعنوان مناطقی که از این ریزگردها در امان نخواهند بود لحاظ کنیم. ضمن اینکه ریزگردها کل منطقه را حتی تا شعاع صدها کیلومتر هم تحتتأثیر قرار خواهند داد.
تجربهای که در دریاچه آرال اتفاق افتاد و زمینهای کشاورزی اطرافش به شورهزار تبدیل شد، در انتظار دریاچه ارومیه هم است؟
_ به اعتقاد من وضعیت دریاچه ارومیه بهمراتب بدتر از دریاچه آرال است. به این دلیل که دریاچه آرال یک دریاچه شور و شیرین بود و وقتی هم خشک شد، بستر دریاچه آنقدر شور نبود که نشود در آن گیاه کاشت. الان خیلی جاهای دریاچه آرال بهطور طبیعی یا به طریق دستکاشت توانستهاند استقرار پوشش گیاهی انجام دهند، در صورتی که در دریاچه ارومیه ما امکان ایجاد پوشش گیاهی در بخش عمده منطقه یعنی هشت هزار کیلومتر مربع وسعت را نداریم چون شوری بسیار بالاست.
طرح نکاشت که یکی از طرحهای پیشنهادی ستاد احیای دریاچه بوده، اگر در حالت ایدهآل اجرا شود، تأثیری بر اوضاع دریاچه دارد یا خیر؟
_ طرح نکاشت اگر بهطور عملی اجرا شود، از دو طریق میتواند به منابع آبی که به دریاچه ارومیه تزریق میشود کمک کند. یکی از طریق روانآبها و رودخانههایی که به دریاچه میریزند که آب بیشتری به دریاچه خواهد رسید و از طرف دیگر با نکاشتن و تعطیلکردن چاههایی که اطراف دریاچه است، آبهای زیرزمینی آن منطقه تقویت خواهد شد. تردیدی نیست که این کار میتواند کمک زیادی به دریاچه ارومیه کند. منتها نگرانی ما این است که آیا اراده قوی برای اجرای این کار هست یا خیر اگرچه ظاهرا به نظر میآید که نیست، چون این مسئله بهشدت سیاسی است و از طرفی نمایندگان مجلس میخواهند از این طرح استفاده کنند که بگویند ما حامی کشاورزان هستیم، از طرفی هم اگر بخواهند این طرح را اجرا کنند، منتقدان با آن مواجه خواهند شد و در انتخابات هم میتواند اثر معکوس داشته باشد. اما من بهعنوان شخصی که سیاسی نیستم و نگاهی کاملا کارشناسی به موضوع دارم، معتقدم جریانات سیاسی کشور نگاهشان باید کاملا ملی باشد و صرفا از دیدگاه ملی به مسئله نگاه کنند چراکه اگر آذربایجان از بین برود و منطقه بیابانی شود، دیگر چپ و راست ندارد و همه را با خود خواهد برد.
به نظرتان میانگذر در آسیبی که به دریاچه وارد شده، چه تأثیری داشته است، آیا اصلاح یا برداشتن آن میتواند کمکی به حال و روز دریاچه ارومیه بکند؟
_ مطالعات متعدد نشان داده میانگذر نقش بسیار مهمی در افزایش رسوبگذاری و خشکشدن دریاچه ارومیه داشته است. مطالعات مستقلی تابهحال این را نشان داده است، ولی مسئله این است که ساخت میانگذر با تخریب دو کوه عظیم همراه بوده و تمام سنگهای این کوهها را در ساخت میانگذر استفاده کردهاند. در تحقیقی که جدیدا در آلمان صورت گرفته و یک پژوهشگر ایرانی هم در انجام آن مشارکت داشته است، مشخص شده در میانگذر با افت و فرونشست زمین مواجه هستیم و با ادامه نشست زمین، حتی خود بقای میانگذر در آینده نهچنداندور با سؤال جدی مواجه است. اینکه بخواهیم در وضعیت فعلی بگوییم که میانگذر را برخواهند داشت یا آیا ارادهای برای انجام آن وجود دارد، من بهشدت تردید دارم که اتفاق بیفتد. ممکن است در دهههای آینده و دولتهای آینده این کار را انجام دهند اما در زمان حال وقتی دولت نمیتواند با چرای چند گله گوسفند برخورد کند، نمیتوان انتظار داشت که مشکل میانگذر را حل کند. الان ارتفاع آب شمال و جنوب دریاچه بسیار کم است و من فکر نمیکنم در وضعیت فعلی حداقل میانگذر را بهعنوان یک مسئله اصلی بتوان مطرح کرد، اگر خود این میانگذر کمک بسیار زیادی به خشککردن دریاچه کرده است. اما به نظرم باید تصمیمات بسیار مهمی را ابتدا در اطراف دریاچه بگیریم و بتوانیم آب را به دریاچه برسانیم و در مرحله بعدی میانگذر را یا بردارند یا اصلاح کنند که آبی که وارد دریاچه میشود بتواند پایدار بماند. * گفتگو از صدرا محقق *
آذرقلم: مسعود پزشکیان یکی از نمایندگان کم حاشیه مجلس شورای اسلامی است اما زمانی که محمدرضا رحیمی معاون اول احمدینژاد ادعا کرد به ۱۷۰ کاندیدای مجلس هشتم، پول داده است و برخی سایتها نام مسعود پزشکیان را در لیست دریافت کننده پول از دولت احمدینژاد قرار دادند، آرام ننشست. نماینده مردم تبریز، اسکو و آذر شهر به قوه قضاییه نامه نوشت تا لیست منتشر شده مورد بررسی قرار گیرد.
آذرقلم: مسعود پزشکیان یکی از نمایندگان کم حاشیه مجلس شورای اسلامی است اما زمانی که محمدرضا رحیمی معاون اول احمدینژاد ادعا کرد به ۱۷۰ کاندیدای مجلس هشتم، پول داده است و برخی سایتها نام مسعود پزشکیان را در لیست دریافت کننده پول از دولت احمدینژاد قرار دادند، آرام ننشست. نماینده مردم تبریز، اسکو و آذر شهر به قوه قضاییه نامه نوشت تا لیست منتشر شده مورد بررسی قرار گیرد.
به گزارش آذرقلم، پس از آن بحث پولهای کثیف در سیاست و انتخابات از سوی وزیر کشور مطرح شد که پزشکیان به «قانون» میگوید برخی با هیاهو اجازه ندادند رحمانی فضلی موضوع پولهای کثیف را واکاوی کند و گزارش دهد. این نماینده مستقل درباره موضوعات انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲، رد صلاحیتش تا آمادگی برای حضور در انتخابات آینده مجلس صحبت کرد. در زیر مشروح این گفتوگو را بخوانید:
صحبتهای وزیر کشور درباره پولهای کثیف و ورود آن به حوزه سیاست چه اندازه قابل قبول بود؟
_ آقای رحمانی فضلی عنوان کردند که رسانهها صحبتهای او را طوری دیگر پخش کردهاند. پولهای کثیف وجود دارد و ممکن است به عدهای داده شود تا در انتخابات و سیاست حضور پیدا کنند. وزیر میگوید از این احتمال صحبت کرده است اما رسانهها طوری این مطالب را منتشر کردهاند که انگار او میشناسد چه کسانی پولها را گرفتهاند.
اما این مطالب را سایت وزارت کشور منتشر کرد و رسانهها به نقل از این مرجع صحبتهای رحمانی فضلی را انعکاس دادند.
_ رحمانی فضلی در صحن علنی این موضوع را که او چنین حرفی را زده،انکار کرد اما چون جریان را پیگیری نمیکردم بحث نمیکنم. روند قضیه این است که وجود پولهای کثیف قابل انکار نیست و ممکن است این پولها به من نماینده داده شود تا به نوعی در آینده به آنها کمکی کنم. تاکید میکنم این احتمال وجود دارد که چنین اتفاقی بیفتد و حتی شخص نماینده نیز از منشأ پول و قصد و منظور کمک مالی بیاطلاع باشد. به این جهت، اطلاع رسانی و اعلام هشدار وزیر کشور برای آنکه نماینده و نامزدی بدون آگاهی کمک مالی دریافت نکند، راه و روش خوبی بود.
با این حساب ارزیابی شما از گزارش رحمانیفضلی چطور بود؟
_ برخی دوستان نماینده، اجازه ندادند گزارشی ارائه شود. آنها با داد و فریادهایی که راه انداختند سر و ته قضیه را هم آوردند.
اخیرا اخباری مبنی بر جمع آوری امضا برای طرح سوال از رئیس جمهور در مجلس منتشر میشود. سوال این نمایندگان در خصوص تعلل در ارائه فکت شیت ایران است؟
_ شنیدهام که چنین سوالی مطرح است اما از ریز آن اطلاعی ندارم. هر چه میخواهند بگویند، سوال کنند اما توجه داشته باشند که مقام معظم رهبری سال ۹۴ را سال وحدت دولت و ملت عنوان کردند. اما افرادی که ادعای غرق شدن در فرمایشات مقام معظم رهبری را دارند، رفتارهای متضادی دارند. در این دوره از دولت اگر نگاهی به تعداد سوالها و درخواست استیضاح وزیران داشته باشید هیچ سال و دورهای این تعداد سوال و استیضاح مطرح نبود. اگر مفهوم، همدلی و وحدت است که باید گفت عجب وحدتی شکل گرفته است.
فارغ از بحث وحدت، آیا دولت ملزم به ارائه فکت شیت ایرانی است؟
_ الزام و غیر الزام، بودن و نبودن فکت شیت یک مسئله است اما موضوع این است که گفتن بعضی مسائل به ضرر جامعه تمام خواهد شد. اینکه چه چیزی محرمانه و تخصصی است در حوزه اختیارات مسئولان امر است. اخیرا شاهد هیاهو درباره فردو و سانتریفیوژ هستیم که توضیحات اخیر دکتر علی صالحی در برنامه تلویزیونی نشان داد افرادی که خواهان شلوغ کردن در این زمینه هستند، اطلاعاتشان در حد چند سانتریفیوژ است و نه بیشتر. باید به حرف متخصصان این موضوع گوش داد. اما این بین عدهای که هیچ چیز نمیدانند، از در مخالفت وارد میشوند. بگذارید بگویند، حرف زدن که مالیات ندارد.
آقای پزشکیان برگردیم به اتفاقات سال ۹۲ و انتخابات ریاست جمهوری. آن زمان شما کاندیدای ریاست جمهوری شدید اما انصراف دادید. گفته میشود دلیل انصراف شما به خاطر حضور آقای هاشمی رفسنجانی است. یک درصد هم احتمال نمیدادید که آیت ا… رد صلاحیت میشود؟
_ نه، تصور نمیکردم آقای هاشمی رد صلاحیت شود. البته قبل از اینکه استعفا بدهم. صلاحیت من هم برای شورای نگهبان محرز نشده بود.
این خبر به شما رسیده بود؟
_ بله، اعلام کرده بودند که صلاحیت من محرز نشده بود که بتوانم ادامه دهم. من از اول هم دنبال این کار نبودم و فقط برای رونق انتخابات و حضور در صحنه و فشاری که از طرف دوستان برای حضورم در انتخابات ریاست جمهوری وارد میشد، نامزد شدم که خدا را شکر نشد که ادامه بدهم.
دوست نداشتید ادامه بدهید؟
_ نه، به سابقه تاریخی روسای جمهور ایران نگاه کنید، در این مملکت، ۹۰ درصد رئیس جمهورها عاقبت به خیر نشدند.
با این حساب آقای روحانی هم عاقبت به خیر نمیشود؟
_ با روندی که پیش رو است هنوز مشخص نیست. اصولا با بزرگان و کسانی که برای ما زحمت کشیدند رفتار مناسبی نداریم و بعد از دوران خدمتشان ارزشی برای آنها قائل نبودیم. همیشه بدیها، ضعفها و قسمتهای خالی عملکردها را دیدهایم نه بخش پر آن را. کاری به این ندارم که این بدی وجود داشته یا ما ساختیم. من میگویم فرض بر این بگذاریم بدی وجود داشته اما آیا آنها خوبی نداشتند؟ دولتهایی که امام آن طور از آنها تعریف میکرد بدیها را نمیدید؟ پس وقتی امام قسمت پر یک لیوان را میدیدند چرا ما همیشه قسمت خالی لیوان و ضعفها را میبینیم. ما قسمتهای خالی لیوان را دیدیم و روی همه آن کسانی که در این مملکت با تمام وجود زحمت کشیدند عیبی گذاشتیم. اکنون نگاه کنید آدمهای بزرگ ایران هیچ کدام در صحنه نیستند. نه تنها دیگر در صحنه حضور ندارند بلکه واهمه داریم که اسمشان برده یا جایی عکسشان نشان داده شود. این موضوعات در حقیقت پرونده تاریکی از روند مدیریت ۳۶ سال بعد از انقلاب است. پرونده تاریکی که ما درست کردهایم نه اینکه آنها عملکرد تاریک داشته اند. پرونده آنها روشن است، پروندههایی که حضرت امام و حتی مقام معظم رهبری در زمان فعالیت و خدمت آنها اظهار رضایت و پشتیبانی کردند.
تا اینجای کار از عملکرد آقای روحانی دفاع میکنید؟
_ توجه کنید، ملت به فردی رای داده و به صحنه آمده است. حالا باید به حدی که مورد اعتماد مردم است او را قبول و از رئیسجمهور پشتیبانی کنیم. از دولت هم انتظار داریم در چارچوب قانون عمل کند. آن مقداری که در این چارچوب عمل کند، دفاع میکنیم و مقداری که عمل نکند نقد میکنیم و سعی داریم پیشگیری کنیم که از حدود قانون خارج نشود.
در نهایت عملکرد دولت یازدهم تا امروز راضیکننده بود؟
_ ما تا دست به دست هم ندهیم و به یک زبان واحد و نگاه مشترک نرسیم روندی که تشریح شد ادامه پیدا خواهد کرد و مانند همیشه ناراضی خواهیم بود. برای ارزیابی عملکرد دولت باید ببینیم از چه کسی چه انتظاراتی داشتیم و بعد بررسی کنیم که آیا آن فرد در چارچوب قانون عمل کرده است یا خیر. باید تاکید کرد اگر در چارچوب قانون عملکرده اما دستاوردی نداشته، مقصر فرد و مسئول نیست بلکه قانون نقص داشته است که نتیجهای حاصل نشده. بنابراین باید کسانی که قانون را نوشتند و تصویب کردند زیر بار مسئولیت بروند. اگر مشکلاتی در جامعه وجود دارد ما به عنوان قانون نویس مقصریم نه مجری آن.
محقق نشدن شعارهای دولت چه تاثیری بر انتخابات دهم و ریاست جمهوری آینده خواهد داشت؟
_ اگر حرفهایی بزنند اما برای محقق شدن آن اقدامی نکنند خدا از آنها ناراحت میشود. این موضوع در قرآن کریم آمده است. در حقیقت ناراحتی خدا و خشم خدا یعنی خشم مردم و جامعه، پس بهتر است حرفی نزنیم باید در چارچوبهای تعریف شده روی حرفمان بایستیم و با مردم صادق باشیم.
به نظر شما دولت نمیخواهد وعدههای خود را انجام دهد یا نمیتواند؟
_ اگر واقعا رئیس جمهور چنین حرفی زده باید پیگیری کند و در چارچوب قانون این وعدهها را به جایی برساند.
عنوان کردید که صلاحیت شما برای ریاست جمهوری احراز نشده بود. برای نمایندگی که چنین مشکلی نخواهید داشت؟
_ بله، صلاحیت من برای ریاست جمهوری احراز نشده بود. برای انتخابات مجلس مشکلی وجود ندارد. نحوه احزار صلاحیت برای ریاست جمهوری روند دیگری دارد. اصلا پیگیری نکردم که ببینم به چه دلیل برای ریاست جمهوری رد صلاحیت شدم.
برای انتخابات مجلس دهم کاندیدا میشوید؟
_ تا خدا چه بخواهد. روند عادی این است که بیایم. تصمیمی برای نیامدن ندارم.
اما شما در هیچ کدام از نشستهای اصلاحطلبان که در ماههای آخر سال ۹۳ برگزار شد شرکت نکردید.
_ از اول سعی کردم مستقل باشم. من در دو دورهای که وارد انتخابات شدم در لیست اصلاحات نبودم، دور دوم کاندیداتوری بنده، اصلاحات فهرست دادن را تحریم کرده بودند اما نامزد شدم. این دوره از انتخابات مجلس هم مستقل عمل میکنم.
ترکیب سیاسی مجلس دهم چه خواهد بود. چه گروههای سیاسی موفق میشوند کرسیهای بهارستان را تصاحب کنند؟
_ پیش بینی این موضوع سخت است. اینکه چه گروههایی وارد مجلس شوند منوط به این است که شورای نگهبان چه مقدار به گروههای سیاسی مجوز حضور بدهد. از سوی دیگر باید بررسی کرد که افراد توانمند گروههای مختلف چقدر انگیزه آمدن به مجلس را دارند. بنابراین این موضوع دو سویه است در گام اول باید توانمندان انگیزه حضور داشته و پس از اعلام کاندیداتوری موضوع این خواهد بود که شورای نگهبان صلاحیت آنها را زیر سوال نبرد.
چند وقتی است که بین اصلاح طلبان و اصولگرایان دعواهای سیاسی و رسانهای مبنی بر اینکه گروه مقابل موفق به حضور در مجلس نمیشوند به راه افتاده است. وضعیت اصلاح طلبان را چطور میبینید؟ آیا این گروه سیاسی میتوانند اکثریت مجلس دهم را تصاحب کنند؟
_ تصاحب کرسیهای مجلس آینده از سوی اصلاحطلبان به دو موضوع بستگی دارد؛ اول اینکه نیروهای اصلاحطلب به میدان رقابت بیایند و در گام دوم شورای نگهبان آنها را رد صلاحیت نکند. تصور میکنم گروه مستقل و اصلاحطلب بیشتر میتوانند رای مردم را کسب کنند تا افرادی که به اسم اصولگرایی وارد میدان میشوند.
پس اصلاحطلبان پیروز میدان خواهند بود؟
_ خیلی تقسیم بندی اصلاحطلبی و اصولگرایی را قبول ندارم. من خودم را اصولگراتر از خیلیها میدانم، برای همین است که از بسیاری از حرفهایم کوتاه نمیآیم و روی اعتقادم هستم. اصولگرایی چارچوبی دارد که این چارچوب پایدار است. مگر میشود فردی چارچوب نداشته باشد بعد بخواهد اصلاحات کند. اصلاحات در درون چارچوب معنا میدهد. قرار نیست اصول را اصلاح کنیم، درون اصول نیاز به تغییر نگرش داریم. چشم اندازی که مقام معظم رهبری تعریف مگر بدون اصلاحات ممکن است؟ پس باید تغییراتی ایجاد کرد، این تغییرات یعنی اصلاحات. مگر میتوانند ادعا کنند اصولگرایند اما اصلاحاتی نکنند و بتوانند به چشم اندازی دست پیدا کنند که مقام معظم رهبری آن را رسم کرده است. اگر این حرف درست است که روی اصولی هستند که نیاز به اصلاحات ندارد یعنی به اهدافی که مقام معظم و سیاستهای کلی که فرمودند امکان دستیابی وجود نخواهد داشت. اصلاحات یعنی تغییر در رفتار، نگاه و گفتوگو و ارتباطات تا بتوانیم به قلهای که تصمیم گرفتیم برسیم. اعتقاد دارم نمیتوان اصول را داشت اگر اصلاحی انجام ندهیم.
زمان بررسی بودجه سال ۹۴، هنگام بررسی هدفمندی یارانهها آقای مصباحی مقدم ادعا کرد که دولت برای کسب رای در مجلس دهم تصمیم دارد یارانه را به همه مردم بدهد. آیا دولت در صدد است با پرداخت یارانه گروه خاصی را در مجلس دهم وارد کند؟
_ نکته عجیب این صحبتها این است که چرا آنها در زمان اجرایی شدن آن هم به خلاف قانون هدفمندی یارانهها فریاد نمیزدند؟حالا بعد از چند سال اجرایی شدن به رویه غلط میگویند چرا کار خلاف را اصلاح نمیکنید؟ سوال من از آقای مصباحیمقدم این است که شما که آن زمان رئیس کمیسیون بودید، چرا جلوی کار خلاف را نگرفتید؟ آن زمان نمیگفتید چرا به این سبک به مردم پول میدهید؟ به نظر من درستتر آن بود که از ابتدا جلو خلاف را میگرفتند و اجازه اجرا نمیدادند. مجلس و این آقایان هر سال اختیار هدفمندی را به دولت نمیدادند. به آنها اختیار دادند تا به گردن کلفتها پول بدهند، اما حالا به دولت جدید میگویند چرا پول میدهی. این یعنی تناقض در گفتار و رفتار که درست نیست. اینکه درست است که باید قانون اجرا شود اما چرا وقتی دولت قانون را درست اجرا نکرد همه ساکت بودند. دولت گذشته این قانون را نه یکسال نه دو سال بلکه برای سالهای متمادی درست اجرا نکرد، عملا هم میگفت قانون را قبول ندارد، یکبار از این سخنرانیهای آتشین از تریبون مجلس نشنیدیم. اما حالا آتشین شدهاند و قانون هدفمندی برایشان مهم شده و نگران اقتصاد هستند. سوال این است که این اقتصاد را چه کسی به اینجا کشاند. زمانی که رئیس دولت اصلاحات، پاستور را تحول احمدینژاد داد، وضعیت اقتصاد و تورم این گونه نبود. اما اکنون هیچکس نه میپرسد و نه نقد میکند. سوال نمیکنند که چه شد از رشد و روند پویایی بازار به رکود و تورم بیکاری رسیدیم.
آقای میرتاج الدینی میگویند تحریمها باعث تورم و رکود شد.
_ دکتر احمدینژاد بارها میگفت که تحریم، کاغذ پاره است. حالا آقای رئیس جمهورشان راست میگفت یا آقای میرتاجالدینی؟ آنجا میگفت تحریم و قطعنامه کاغذ پاره است و برای همه اشتغال ایجاد خواهد کرد. حالا که خراب شده میگویند تحریم باعث شد. آنها که میدانستند این مسائل تاثیرگذار است درست صحبت میکردند تا هر روز علیه ما قطعنامه صادر نشود.
برگردیم به موضوع انتخابات مجلس، احتمال سر لیستی آقای عارف وجود دارد. چقدر او را مناسب سر لیستی اصلاحات میدانید؟
_ من از اینکه چه کسی میآید و میخواهد سر لیست شود خبر ندارم. اما طبیعتا اگر آقای عارف حضور پیدا کنند رای قابل توجهی کسب خواهند کرد به شرطی که شور انتخابات داشته باشیم و آحاد جامعه در انتخابات شرکت کنند.
حضور علی مطهری در انتخابات آینده مجلس را با توجه به نطقها و اظهار نظرهای چالش برانگیز چطور ارزیابی میکنید؟ شورای نگهبان او را به خاطر عقایدش رد صلاحیت نمیکند؟
_ هیچی بعید نیست. وقتی آقای رفسنجانی را تایید صلاحیت نمیکنند، احراز نشدن صلاحیت آقای مطهری هم امکان دارد. اعتقاد دارم از مجلس باید صداهای مختلف بلند شود و اجازه داده شود نمایندهها حرفشان را بزنند و اگر خلاف شرع بود شورای نگهبان تایید ورود کند اگر قرار باشد همه یکجور حرف بزنند، مجلس از خاصیت میافتد. معتقدم باید آقای مطهری و همه جناحهای مختلف اجازه حضور در انتخابات مجلس داشته باشند اگر مردم رای دادند دلیلی وجود ندارد که از حضور آنها بترسیم. نباید جوی درست کنیم که کسی جرات حرف زدن نداشته باشد. جالب این است که ما از مدرس دفاع میکنیم و اما وقتی کسی جرات میکند حرفی بزند، او را متهم به انحراف میکنیم. نباید جامعه را تنگ کنیم تا مردم احساس کنند، آزادی از جامعه ما رخت بر بسته است.
رحیمی ادعا کرده است به نمایندگان مجلس هشتم پولی داده است. شما واکنش نشان ندادید؟
_ پول گرفتن نمایندهها حرف بیربطی است. پول گرفتن یعنی چه؟ فقط این را نشان می دهدکه به صورت سازمان یافته نمایندگانی که طرفدار دولت خاصی بودند پول گرفتهاند. حالا برای اینکه اذهان جامعه را منحرف کنند، اسامی افراد دیگری که هیچ ربطی به دولت ندارند را منتشر میکنند. اما موضوع این است که تشکیلاتی برای نیروهای خود هزینه میکند و برای عدهای از نمایندگان پول خرج میکند . به همین منظور به دادگاه و قوه قضاییه نامه زدیم تا مشخص شود لیستی که رسانهای شده از کجا آمده است. اگر این اتفاق در مجلس اصلاحات میافتاد طوری دیگر برخورد میکردند. این همه اختلاس در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد، آب از آب تکان نخورد اما اگر یکی از این اختلاسها در زمان دولت اصلاحات رخ میداد، آن را میکوبیدن بر سر دولت.
اما مسئولان دولت پاک دست هم هر روز اعلام میکنند اختلاسها ربطی به بدنه این دولت ندارد.
_ دولت پاک است دیگر. به کچل میگویند، زلف علی؛ به کور میگویند عین علنی، به کثیف هم باید بگویند پاک دست.
پیامد برخوردهای قهری و محدود کننده با برخی شخصیتها بویژه سخنرانان را چگونه ارزیابی میکنید؟
_ این اقدامات به ضرر همان قصد و نیتی است که میخواهند به آن دست پیدا کنند. در گذشته هم شاهد چنین رفتارهایی بودیم، چقدر علیه رفسنجانی در صدا و سیما و مجلس حرف زدند، نتیجه آن شد؟ محبوبیت عمیق جامعه به رفسنجانی. حالا ببینید این محدودیت رسانهای چقدر باعث افزایش محبوبیت برخی افراد شده است و این اقدام باعث شد افرادی که نسبت به این مسائل بی تفاوت بودند واکنش نشان دهند. دکتر شریعتی حرف خوبی میزد، او میگفت اگر میخواهی چیزی را خراب کنی خوب بهش حمله نکن بلکه بد ازش دفاع کن. اینها با این کار اسطوره سازی میکنند.
به موضوع استیضاح فرجیدانا هم اشارهای داشته باشیم، آیا استیضاح او مربوط به بورسیهها بود؟
_ اعتقاد دارم استیضاح او سیاسی بود و موضوع بورسیهها این بهانه را به دست برخی مجلسیها داد. ایرادی به عملکرد فرجیدانا وارد نبود، او باید چه کار میکرد که نکرده بود. اما ظاهرا دوستان در عرض یکسال فهمیدن که باید او برکنار شود. استیضاحکنندگان بر این باور بودند که مدیران فرجی دانا در آینده فتنه خواهند کرد. آنها مگر بهتر از حضرت علی(ع) آینده را میبینند؟ قصاص قبل از جنایت درست نیست.
از غائله قم خبر دارید؟
_ جاهایی که به ضرر خودشون است خبر نمیدهند. البته اختلاس ها به ضررشان بود اما چرا کسی واکنش نشان نمیدهد جای سوال است. اما باز اجازه میدهند برود ترکیه و سخنرانی کند، اما فردی که یک قران پول نخورده است حق ندارد بیرون برود، حرفی بزند و حتی رسانهها اجازه انتشار خبر و عکسی از او را ندارند. انصاف هم چیز خوبی است.
آذرقلم: فضای سیاسی کشور به جایی رسیده که در جریان حضور آیت ا… هاشمی رفسنجانی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، تقریبا کاریکاتور کاملی از او را به تصویر کشده و روی دست گرفته و آن را در برابر دوربین های تلویزیونی و عکاسان خبرگزاری ها قرار دادند تا خوراک آماده خبری برای بسیاری از بنگاه های خبری معاند نظام تدارک ببینند و در این کار چه موفق بودند!
یادداشت سیاسی: محمد امین خوش نیت
آذرقلم: سکوت و چه بسا اعلام رضایت تلویحی برخی از بزرگان عرصه سیاست سبب شده تا کار برخی از معترضان خیابانی به جایی برسد که این بار علیه یکی از ستون های انقلاب شعار دهند و حتی کاریکاتور ملبس به لباس روحانیتش را در برابر دوربین ها قرار دهند!
به گزارش آذرقلم، اعتراض و حتی ترسیم کاریکاتور یک شخصیت سیاسی حق هر معترض یک جامعه مردمسالار است. کما اینکه این موضوع در همه کشورها هم معمول و مرسوم است. اما ایران و باورهای دینی مردمانش حد و اندازه و خط قرمزی به نام مذهب و روحانیت دارد که سالهاست این حرمت از طرف همه جناح های موافق و مخالف اعم از چپ و راست رعایت می شود.
حتی مجله طنز گل آقا با آن همه نفوذ در کلام و کثرت مخاطبان و جسارت در انتشار طرح ها و کارتون ها هرگز طرح و کارتون هیچ روحانی را چاپ نکرد و مرحوم کیومرث صابری ( مدیرمسئول گل آقا) این موضوع را به عنوان خط قرمز نشریه خود اعلام کرد.
با این حال فضای سیاسی حال حاضر کشور در سکوت مرموز و رضایت تلویحی برخی بزرگان عرصه سیاست که معمولا تعدی و توهین به شخصیت های مطرح کشور را در اذهان برخی دانشجویان و جوانان تئوریزه کرده و تقویت می کنند به جایی رسیده که در جریان حضور آیت ا… هاشمی رفسنجانی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، تقریبا کاریکاتور کاملی از او را به تصویر کشده و روی دست گرفته و آن را در برابر دوربین های تلویزیونی و عکاسان خبرگزاری ها قرار دادند تا خوراک آماده خبری برای بسیاری از بنگاه های خبری معاند نظام تدارک ببینند و در این کار چه موفق بودند!
هاشمی رفسنجانی هر چه باشد هم اکنون مخزن اسرار نظام است و مورد تآئید رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام. اگر گذشته او در مسئولیت های سنگین ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری را هم نادیده بگیریم حداقل در حال حاضر نمی توانیم از حضور ایشان در راس مجمع تشخیص مصلحت نظام که همه اعضای آن منصوب رهبری هستند چشم بپوشیم. بنابراین همه دلواپسانی که دغدغه پیرو بودن و در خط رهبری بودن را دارند باید به این سوال اساسی پاسخ دهند که با کدام فتوا و مجوز، طرح کاریکاتور این شخصیت مورد تائید رهبری را در این اعتراض کاملا کانالیزه شده به دست گرفتند؟ با کدام مجوز این توهین آشکار در حمله به خودرو ایشان را روا داشتند؟ به نظر می رسد که سریال توهین و تخریب شخصیت های سیاسی و بزرگان نظام تمامی ندارد. اگر دیروز سید حسن خمینی ( نوه حضرت امام) و علی مطهری ( فرزند خلف شهید مطهری) مورد توهین و تخریب قرار گرفته اند امروز کار معترضان به جایی رسیده که از بی تفاوتی و عدم واکنش خط دهندگان و چه بسا رضایت خاموش و قلبی آنها سو استفاده کرده دامنه هجمه ها و ساختارشکنی هایشان را توسعه داده اند و این بار نزدیک ترین یار رهبری و ستون خیمه انقلاب را هدف گرفته اند.
شناسایی خاستگاه این اندیشه خطرناک و افعال و رفتار هنجارشکن هم در این مقطع کار چندان سختی نیست. می توان رد پای این رفتار را در برخی از رسانه های مخالف و منتقد دولت، دلواپسان توافق هسته ای، تریبون های پرشور برخی از سخنرانان و تحلیل گران سیاسی و … پیدا کرد. این در حالی است که افراد و شخصیت های منتسب به این معترضان به راحتی و آزادانه می توانند علیه هر کس و نهاد و قوه ای ساعت ها سخنرانی کنند بی آنکه توسط فرد یا دانشجو و یا نهادی مورد بازخواست و اعتراض قرار گیرند.
آیا حکایت یک بام و دو هوا در فضای سیاسی ما حاکم شده است؟ اعتراض دانشجویی به چه بها و قیمتی؟!
به گزارش امید به نقل از فرارو،انتخابات مجلس شورای اسلامی، مهمترین رویداد سال ۹۴ در عرصه سیاست داخلی است که از هم اکنون نیروهای سیاسی کشور را درگیر کرده است. بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و تنشهای ایجاد شده در ارتباط با مجلس نهم، اصلاح طلبان همه توان خود را به کار گرفتهاند تا در مجلس آتی کرسیهای بیشتری را کسب کرده و موفقیت سال ۹۲ را دوچندان کنند.
علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاح طلب به نقش اشخاص و چهرههای سیاسی در فضای انتخابات غیرحزبی مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه ساختار انتخابات در کشور ما حزبی نیست نباید از تاثیرگذاری کاندیداها و چهرههای سرشناس در هر جریان سیاسی غافل شد لذا نقش شورای نگهبان در فراهم کردن امکان حضور چهرههای شاخص اصلاح طلب در نتیجه این انتخابات بسیار مهم است.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی افزود: تردیدی نیست که در یک انتخابات عادلانه اکثریت کرسیهای مجلس به اصلاح طلبان تعلق میگیرد اما به باور من حتی اگر انتخاباتی با استاندارد انتخاباتهای گذشته نیز برگزار شود باز هم اصلاح طلبان اکثریت مجلس را به دست میآوردند.
وی نتیجه انتخابات ۹۲ و ارزیابی مثبت مردم از عملکرد دولت به خصوص در عرصه سیاست خارجی و همچینن ارادهای که در جریان اصلاحطلب برای ارایه فهرست واحد وجود دارد را دلیل این خوشبینی خود دانست.
عضو جبهه مشارکت تاکید کرد: علی رغم موانع نظارتی، اصلاح طلبان با فهرست واحد به صحنه میآیند و این در حالی است که جریان رقیب به خصوص در شهرستانها بیش از یک فهرست خواهد داشت لذا امکان موفقیت اصلاح طلبان زیاد است.
تاجرنیا در واکنش به اینکه برخی از چهرههای اصولگرا با تکیه بر غیرقانونی بودن مداخله دولت در انتخابات استدلال میکنند که جریان اصلاح طلب نباید روی موفقیتهای دولت حساب کند، گفت: این موضوع که دولت از نظر قانونی نمیتواند در انتخابات مداخله کند کاملا صحیح است و جای بحث ندارد اما نباید نادیده گرفت که از نظر افکار عمومی دولت یازدهم مورد حمایت و نزدیک به اصلاح طلبان است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اینکه مجلس نهم علی رغم رویکرد تعامل خواه دولت تاکنون – در جریان جلسات رای اعتماد و سوالها و استیضاح و... – قصد همراهی با دولت روحانی را نداشته است، گفت: مردم در این شرایط خواهان حاکمیت جریانی در نهاد قانون گذار هستند که علاوه بر انجام وظایف قانونی خود با دولت تعامل کند تا امور جاری کشور پیش برده شود.
تاجرنیا افزود: توصیه من به دوستان این است که به نهادهای دیگری که از مداخله در انتخابات منع شدهاند نیز به همین اندازه توجه داشته باشند.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که جریان اصلاح طلب برای موفقیت در این انتخابات تا چه اندازه بر ائتلاف با اصولگرایان میانه رو و حضور چهرههایی همچون ناطق نوری حساب کرده است، گفت: توجه داشته باشید که تعامل دو جریان به معنی تداخل آنها نیست. هر یک جریانهای سیاسی ترجیح میدهد که افراد میانه رو جناح رقیب وارد عرصه شوند تا راحتتر با آنها تعامل کند اما این به معنای حضور افرادی از یک جناح در فهرست جریان رقیب نیست.
نماینده پیشین مجلس ادامه داد: بر این اساس نباید انتظار داشته باشیم که در این انتخابات ملغمهای از نیروهای سیاسی را در یک فهرست ببینیم. علاوه بر این چهرههای سرشناس معتدلی مانند آقای ناطق نوری زمانی که در فهرست جریان سیاسی متبوع خود باشند اثر گذارتر هستند.
به گفته تاجرنیا اصلیترین مساله در انتخابات آتی مجلس این است که همه نیروهای سیاسی برای برگزاری یک انتخابات آزاد تلاش کنند زیرا تنها در این صورت است که مجلس مقتدر و به طور طبیعی با حضور چهرههای معتدل شکل خواهد گرفت.