خاطرات دوران دفاع مقدس
سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۴۴ ق.ظ
فکر کنم اوایل مردادماه سال 1367 بود و منافقین نیز به اطراف مهران و اسلام آباد غرب و کرند حمله کرده بودند و عملیات مرصاد در جریان بود و بنده نیز که تنها 15 سال سن داشتم در حین بازگشت از منطقه عملیاتی به پادگان لشگر 6 ویژه کماندویی پاسداران در خیابان پاسداران بودم که مادری مرا دید و به طرف من آمد و با لهجه محلی به ستایش از من و رزمندگان اسلام پرداخت که متاسفانه بیشتر جملات این مادر را که کردی حرف می زد و اشک در چشمانش جمع شده بود نفهمیدم .
این از دیگر خاطرات من از دوران دفاع مقدس است که هر وقت نام کرمانشاه(باختران سابق) به گوشم می خورد بی اختیار به یاد مردمان قدرشناس و خونگرم آن خطه می افتم.
خاطره از: سیاوش عینالو – از رزمندگان نوجوان دفاع مقدس
۹۳/۱۲/۲۶