وبلاگ پایگاه خبری اخبار ملکان و دوهفته نامه فرهنگی اجتماعی ندای ملکان

لینک کانال اخبار ملکان و نشریه ندای ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@

لینک کانال اخبار ملکان و نشریه ندای ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@

وبلاگ پایگاه خبری اخبار ملکان و دوهفته نامه فرهنگی اجتماعی ندای ملکان

چاپ آگهی های:دولتی،تبلیغاتی ،ثبتی،دادگستری،مفقودی،مزایده و مناقصه،پیام های تبریک،تقدیروتشکر،تسلیت،عکس دانش آموزان ممتاز و غیره در نشریه ندای ملکان و سایر روزنامه های سراسری و کثیرالانتشار (با قیمت مناسب و در عرض 48 ساعت)پذیرفته می شود.

توجه: نشریه ندای ملکان هر دو هفته یکبار به همراه آخرین اخبار و رویدادهای منطقه،در تیراژ بالا و در صفحات رنگی و سیاه و سفید منتشر و در ادارات دولتی،شعب بانک ها،مدارس،نماز جمعه،جلسات و مراسمات دولتی،کتاب فروشی ها و سطح بازار شهر ملکان به طور رایگان توزیع می گردد و بهترین،گسترده ترین و ارزان ترین وسیله برای تبلیغ محل کسب و کار اصناف محترم شهر ملکان و سایر شهرهای همجوار(مراغه،میاندوآب،بناب،بوکان،مهاباد،عجب شیر و غیره)می باشد!

--------------------------------------------

دفتر مرکزی:ملکان/خیابان امام(ره)/جنب داروخانه دکتر نیری
تلفن: 37826118

شعبه 2:ملکان - خیابان معلم - روبروی شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان - کیوسک مطبوعاتی ندای ملکان
تلفن: 37827752

شماره های تماس و فضای مجازی:09144213777 - 09380597600

ایمیل: einaloumalekan@yahoo.com

لینک کانال پایگاه خبری اخبار ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@


آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

سو قربانلاری سلام ....

سه شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ
عاشورا در شب تکرار می‌شد و به جای زمین تفتیده، آب خروشان بستر حماسه شده بود.

 

کربلا اما کربلا بود، کربلای 4.

 

عباس و قاسم و اصغر نبودند، سیدالشهداء(ع) قرن‌ها پیش شهید شده بود، اما نام آنان بر پیشانی‌بندها نقش بسته بود. گردان‌هایی مزین به همان نام‌های مقدس به ساحل اروند رسیدند، ستاره‌های دنباله‌دار یک به یک میان آب غلطیدند، آه، قرار بود تقدیر حماسه‌ای بس مظلومانه رقم زند، غرش توپ‌ها و خمپاره‌ها در خروش بی‌امان اروند پیچید، گلوله‌ها بی‌پروا باریدند، خورشیدی‌ها بی‌رحمانه شکافتند، اروند به سان منا و در امتداد علقمه تا خیمه‌گاه و گودال قتلگاه قربانگاهی دیگر شده بود.

 

ستاره‌های دنباله‌دار «سو قربانلاری» هر کدام پهلو شکافته، تیر بر گلو نشسته و خنجر در سینه فرو رفته اما روشن‌تر از همیشه فروغی ابدی یافته بودند.

 

... اروند از خروش افتاد، ستاره‌ها را دید، ضجه زد، خون گریه کرد و لالایی شهادت سر داد:

 

“ لای لای ای جبهه‌لرین یورقونی ای خسته جوانلار، لای لای اروند کناریندا قیزیل قانه باتانلار، خوش یاتین ای قوری توپراقلارین اوستونده یاتانلار

 

ماه شرمسار از آن‌چه دیده سر در گریبان افق کرد و رفت، نوبت به خورشید رسید، چشمان خود را گشود و به تماشای مظلومیتی دیگر نشست، حماسه گویی ادامه داشت.

 

اسارت، قایق‌های شکسته به جای خیمه‌های در آتش سوخته، تازیانه‌های شمرها و حرمله‌های زمانه و «ستاره‌های دست بست.”

 

... حماسه امروز هم ادامه دارد، شهر را غوغایی‌ست، عطر سیب همه جا پیچیده است، بوی کربلا می‌آید.

 

ستاره‌هایی دنباله‌دار با همان دست‌های بسته بازگشته‌اند؛ روشن‌تر از همیشه.

 

سو قربانلاری سلام ....

... خوش آمدید.

 

 اسماعیل جبارزاده

 

 

۹۴/۰۳/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش عینالو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی