گسترش مشارکت سیاسی زنان در فرآیند توسعه!
اما آنچه در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت گسترش مشارکت سیاسی زنان به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی هست. آنچه باعث شده تا نگاه ویژه ای به مشارکت سیاسی زنان داشته باشیم تاثیر حضور زنان در عرصه های کلان مدیریتی و تصمیم گیری است که میتواند بر زندگی زنان و بهبود وضعیت آنان داشته باشد. برکسی پوشیده نیست که راز ارتقای وضعیت زنان حضور آنان در قدرت است. نهادهای قدرتی که عرصه تصمیم گیری های کلان ملی هستند تا کنون) بعد از انقلاب) به روی زنان ایران بسته بوده اند. تنها مجلس آنهم هم به دلیل انتخابی بودن اش و نه انتصابی بودن شاهد حضور زنان- اگرچه بسیار کمرنگ- بوده است. اما در این مورد نیز در بهترین حالت نرخ حضور زنان ایران در مجلس(پس از انقلاب) از 5درصد بالاتر نرفته است. با اینحال بدین دلیل که مجلس عالی ترین نهاد تصمیم گیری و وضع قوانین است باید که شاهد حضور بیشتر زنان باشد و این مهم می طلبد که زنان خود پیشگام حضور حداکثری در مجلس باشند و از مزیت انتخابی بودن آن استفاده نمایند. البته نیک می دانیم که فرهنگ مردسالار و ذهنیت ضعیف دانستن زنان مانع از آن می شود که مردم به زنان در مقایسه با مردان اعتماد کرده و رای دهند. در این میان قدرت اقتصادی کمتر زنان نسبت به مردان که حاصل تقسیم کار جنسیتی و وابستگی اقتصادی به خانواده است، قدرت چانه زنی و رایزنی کمتر زنان به دلیل حضور کمتر آنان در عرصه عمومی و...نیز تاثیر مهمی در رای نیاوردن آنها دارد.
با این حال اگر بخواهیم تا زمان تغییر عرف ها و ذهنیت های ملکه شده جنسیتی از حضور در عرصه رقابت های انتخاباتی و قدرت دور بمانیم علاوه بر اینکه فرصت سوزی کرده ایم از سویی دیگر قوانینی که تبعیض علیه زنان را رواج می دهند با عدم حضور نمایندگان برابری خواه اعم از زن و مرد، همچنان به تاثیرگذاری منفی خود در زندگی زنان ادامه داده و هرچه بیشتر زنان جامعه را درگیر قوانینی می کند که او را شهروند درجه دو انگاشته و از حقوق اولیه انسانی محروم کرده است. با توجه به نزدیکی زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی و لزوم حضور زنان اصلاح طلب به عنوان تنها اندیشه سیاسی برابری خواهانه در مجلس لازم است تا تمهیداتی برای ورود زنان به مجلس اندیشیده شود. یکی از راه هایی که در این مورد پیشنهاد شده قائل شدن سهمیه برای زنان در مجلس و به عبارتی تبعیض مثبت است که یکی از مهم ترین سازوکارها برای برون رفت زنان از وضعیت موجود به دلیل مردانه بودن بیشتر عرصه های تصمیم گیری کلان کشوری است. اگرچه با تئوری سهمیه بندی جنسیتی مخالف هایی وجود دارد اما به عنوان یک راه حل کوتاه مدت زود بازده این امر را می توان مورد تاکید قرار داد همانگونه که تجربه های موفقی از اعمال آن در برخی کشورهای همسایه از جمله افغانستان و عراق را مشاهده کرده ایم.
متاسفانه به تازگی اعمال سهمیه برای حضور زنان در مجلس توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام با اختلاف رای بسیار کم رد شد (این اختلاف کم می تواند با رایزنی های بیشتر در صورت طرح مجدد رفع شود). طرحی که در این میان توسط زنان اصلاح طلب ارائه شده اختصاص 30درصد از لیست های انتخاباتی اصلاح طلبان به زنان است. جمعیت زنان مسلمان نواندیش به عنوان تنها حزب فعال زنان در کشور و مجمع زنان اصلاح طلب در کنار سایر فعالین زنان پیگیر این طرح هستند و رئیس کمیته انتخابات شورای هماهنگی جبهه اصلاحات آقای رهامی نیز در مصاحبه ای با شرق بر این امر اذعان داشت. لذا به نظر می رسد اگر زنان اصلاح طلب بتوانند اصلاح طلبان را متقاعد به اعمال سهمیه 30درصدی در لیست های انتخاباتی بالاخص لیست های شهرهای بزرگ بکنند گامی اساسی در تغییر گفتمان حاکم بر فضای سیاسی مردانه ایران بالاخص فضای مردانه احزاب برخواهند داشت.
از سویی دیگر در نظر داشته باشیم ایران سالهاست متعهد شده که نرخ مشارکت سیاسی زنان را که نمود بارز آن حضور در مجلس است به 25درصد برساند. فضای مساعد سیاسی حاکم در کنار پیگیری و همگرایی زنان فعال کشور و نیز احزاب اصلاح طلب، شخصیت های تاثیرگذار، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، فعالین حقوق زنان در کنار یکدیگر میتوانند این مهم را بعد از سالها عملی سازند.
انتهای پیام/