اندرحکایات تکراری بی مهری دستگاههای دولتی ملکان با خبرنگاران محلی!
چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ
روزی که در آن شهید بزرگواری جان خود را در راه اطلاع رسانی از دست داد و با شهادت شهید صارمی روز خبرنگار در کشور پایه گذاری شد.
هر چند امسال دیگر دل و دماغی به نوشتن مشکلات تکراری نداشته و می دانم که فایده ای هم ندارد ولی روز خبرنگار باز بهانه ای هست تا بار دیگر از مظلومیت خبرنگاران بخصوص شهرهای محروم از جمله ملکان می نویسم تا بلکه روزی گوشی شنوا پیدا شود و این قشر مظلوم و بی ادعا و به قول خودم معتاد به خبر را دریابد!
هر چند می دانم در سراسر کشور و بخصوص استان آذربایجان شرقی اصحاب رسانه مشکلات و دردهای زیادی برای گفتن و شنیدن دارند ولی ازمشکلات خبرنگاران شهرستان ملکان می گویم تا بلکه تعبیری نشود به این که فلانی از سایر شهرها به تو چه؟!
متاسفانه یا خوشبختانه در شهرستان ملکان تنها ۳ خبرنگار محلی وجود دارد که سالهاست از زندگی و شغل اصلی خود می زنند تا بلکه بتوانند اخبار و مشکلات این شهرستان را بدون اینکه بدنبال حقوق و اضافه کاری و تسهیلات بانکی و بهره مندی از مسکن و غیره باشند مفت و مجانی در رسانه های گروهی آن هم با شوق و علاقه منعکس کنند.
در این بین همکاری فرمانداری و سایر دستگاههای دولتی با خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات خوب نبوده و برای پوشش خبری مربوط به مراسمات و جلسات فرمانداری و سایر دستگاههای دولتی ملکان از رسانه های مکتوب دعوتی نمی شود.
هر چند طی سالها و ماههای گذشته در خصوص تبعیض بین خبرنگاران و همکاری ضعیف فرمانداری و سایر ادارات دولتی در ملکان با خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات این شهرستان درخواست های کتبی و شفاهی با فرماندار و سایر مسئولین محلی داشته ایم ولی متاسفانه نتیجه ای نداشته است.
البته در بسیاری از ادارات و نهادهای ملکان پست سازمانی روابط عمومی وجود ندارد و در ادارات دارای این قسمت نیز برخی از روابط عمومی ها چندان اهمیتی به حضور خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات در مراسمات و جلسات خود نمی دهند و صد البته برخی ها هم چند شغله بوده و فرصتی برای این مهم ندارند.
استقبال ضعیف دستگاههای دولتی و شهروندان ملکانی از مطبوعات نیز مشکل دیگر اصحاب مطبوعات در ملکان است چرا که مطالعه روزنامه و نشریات در سبد مصرفی ادارات دولتی ملکان صفر و در سبد مصرفی شهروندان این شهر کم می باشد.
ادارات و نهادهای بزرگ و کوچک از جمله آموزش و پرورش،فرمانداری،جهادکشاورزی،شهرداری ،دانشگاهها و غیره آبونمان هیچ روزنامه ای نیستند و علیرغم تلاشهای بنده تاکنون هیچ کمکی در خصوص آبونمان کردن دستگاههای دولتی ملکان نشده است.
استقبال شهروندان ملکانی از مطبوعات نیز تعریفی ندارد و در ۲ دکه روزنامه فروشی این شهر روزانه بیش از ۵۰ نسخه روزنامه و مجله به فروش نمی رسد این درحالی است که در گذشته ای نه چندان دور در ۴ باجه روزنامه فروشی این شهر روزانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه روزنامه فروخته می شد ولی در عوض دهها کافه سنتی در شهر ملکان مشغول ارائه خدمات به جوانان و شهروندان هستند!
متاسفانه در شهر ملکان برای همه مشاغل کارگروه و کمیته ای ویژه تشکیل شده ولی برای امر مهمی همچون مطبوعات هیچ جلسه ای تشکیل نشده و طی کمکی و حمایتی بعمل نیامده است.
همه ساله تنها در روز خبرنگار جلسه ای با حضور فرماندار و یا معاون فرمانداری و تنها در فرمانداری ملکان تشکیل و در تنها در یک ساعت این جلسه بر اهمیت کار خبر و خبرنگاری تاکید و تا سال آینده و روز خبرنگار دیگری حرفها فقط در شعار باقی می ماند و هیچ حمایتی و یا کار عملی دیگری نیز در این خصوص انجام نمی شود!
بنده از اردیبهشت سال ۶۹ بعنوان نماینده و خبرنگار روزنامه ها و خبرگزاری ها در خدمت مردم شهرستان ملکان بوده و به نوعی خود را معتاد برای خبر و مطبوعات می دانم چرا که بدون اینکه از حقوق ماهیانه یا بیمه تامین اجتماعی یا استخدام و یا حمایت های مادی و بانکی دیگر بهره مند باشم به طور مجانی و فی سبیل الله و علاقه وافر در این شغل آن هم جدی تر از زندگی شخصی و شغل سازمانی ام فعالیت می کنم!
و متاسفانه طی سالهای گذشته نیز هیچ حمایتی از جمله واگذاری مسکن،تسهیلات بانکی و اداری و غیره از سوی فرمانداری و یا سایر دستگاهها مشاهده ننموده ام البته خدا را شکر طی بیش از ۲ دهه گذشته نه نیازی در این خصوص داشته ام و نه اجازه داده ام فعالیت ام آلوده به سواستفاده از موقعیت خودم باشد یا زیر منت فردی برود تا فردا مجبور باشم باب میل مسئولی قلم بزنم!
در پایان مجددا یادآور می شوم قصد نوشتن مطلبی نداشتم و حتی قرار گذاشته ام به تنها جلسه ای که هر سال بمناسبت روز خبرنگار آن هم فقط در فرمانداری ملکان تشکیل می شود نروم ولی این مشکلات را باز هم گفتم تا لااقل نتیجه ای هم که نداشته باشد خودم را خالی کنم و تا سال بعد باز هم در این مشکلات زندگی کنم و باقی قضایا!
هر چند امسال دیگر دل و دماغی به نوشتن مشکلات تکراری نداشته و می دانم که فایده ای هم ندارد ولی روز خبرنگار باز بهانه ای هست تا بار دیگر از مظلومیت خبرنگاران بخصوص شهرهای محروم از جمله ملکان می نویسم تا بلکه روزی گوشی شنوا پیدا شود و این قشر مظلوم و بی ادعا و به قول خودم معتاد به خبر را دریابد!
هر چند می دانم در سراسر کشور و بخصوص استان آذربایجان شرقی اصحاب رسانه مشکلات و دردهای زیادی برای گفتن و شنیدن دارند ولی ازمشکلات خبرنگاران شهرستان ملکان می گویم تا بلکه تعبیری نشود به این که فلانی از سایر شهرها به تو چه؟!
متاسفانه یا خوشبختانه در شهرستان ملکان تنها ۳ خبرنگار محلی وجود دارد که سالهاست از زندگی و شغل اصلی خود می زنند تا بلکه بتوانند اخبار و مشکلات این شهرستان را بدون اینکه بدنبال حقوق و اضافه کاری و تسهیلات بانکی و بهره مندی از مسکن و غیره باشند مفت و مجانی در رسانه های گروهی آن هم با شوق و علاقه منعکس کنند.
در این بین همکاری فرمانداری و سایر دستگاههای دولتی با خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات خوب نبوده و برای پوشش خبری مربوط به مراسمات و جلسات فرمانداری و سایر دستگاههای دولتی ملکان از رسانه های مکتوب دعوتی نمی شود.
هر چند طی سالها و ماههای گذشته در خصوص تبعیض بین خبرنگاران و همکاری ضعیف فرمانداری و سایر ادارات دولتی در ملکان با خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات این شهرستان درخواست های کتبی و شفاهی با فرماندار و سایر مسئولین محلی داشته ایم ولی متاسفانه نتیجه ای نداشته است.
البته در بسیاری از ادارات و نهادهای ملکان پست سازمانی روابط عمومی وجود ندارد و در ادارات دارای این قسمت نیز برخی از روابط عمومی ها چندان اهمیتی به حضور خبرنگاران خبرگزاری و مطبوعات در مراسمات و جلسات خود نمی دهند و صد البته برخی ها هم چند شغله بوده و فرصتی برای این مهم ندارند.
استقبال ضعیف دستگاههای دولتی و شهروندان ملکانی از مطبوعات نیز مشکل دیگر اصحاب مطبوعات در ملکان است چرا که مطالعه روزنامه و نشریات در سبد مصرفی ادارات دولتی ملکان صفر و در سبد مصرفی شهروندان این شهر کم می باشد.
ادارات و نهادهای بزرگ و کوچک از جمله آموزش و پرورش،فرمانداری،جهادکشاورزی،
استقبال شهروندان ملکانی از مطبوعات نیز تعریفی ندارد و در ۲ دکه روزنامه فروشی این شهر روزانه بیش از ۵۰ نسخه روزنامه و مجله به فروش نمی رسد این درحالی است که در گذشته ای نه چندان دور در ۴ باجه روزنامه فروشی این شهر روزانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه روزنامه فروخته می شد ولی در عوض دهها کافه سنتی در شهر ملکان مشغول ارائه خدمات به جوانان و شهروندان هستند!
متاسفانه در شهر ملکان برای همه مشاغل کارگروه و کمیته ای ویژه تشکیل شده ولی برای امر مهمی همچون مطبوعات هیچ جلسه ای تشکیل نشده و طی کمکی و حمایتی بعمل نیامده است.
همه ساله تنها در روز خبرنگار جلسه ای با حضور فرماندار و یا معاون فرمانداری و تنها در فرمانداری ملکان تشکیل و در تنها در یک ساعت این جلسه بر اهمیت کار خبر و خبرنگاری تاکید و تا سال آینده و روز خبرنگار دیگری حرفها فقط در شعار باقی می ماند و هیچ حمایتی و یا کار عملی دیگری نیز در این خصوص انجام نمی شود!
بنده از اردیبهشت سال ۶۹ بعنوان نماینده و خبرنگار روزنامه ها و خبرگزاری ها در خدمت مردم شهرستان ملکان بوده و به نوعی خود را معتاد برای خبر و مطبوعات می دانم چرا که بدون اینکه از حقوق ماهیانه یا بیمه تامین اجتماعی یا استخدام و یا حمایت های مادی و بانکی دیگر بهره مند باشم به طور مجانی و فی سبیل الله و علاقه وافر در این شغل آن هم جدی تر از زندگی شخصی و شغل سازمانی ام فعالیت می کنم!
و متاسفانه طی سالهای گذشته نیز هیچ حمایتی از جمله واگذاری مسکن،تسهیلات بانکی و اداری و غیره از سوی فرمانداری و یا سایر دستگاهها مشاهده ننموده ام البته خدا را شکر طی بیش از ۲ دهه گذشته نه نیازی در این خصوص داشته ام و نه اجازه داده ام فعالیت ام آلوده به سواستفاده از موقعیت خودم باشد یا زیر منت فردی برود تا فردا مجبور باشم باب میل مسئولی قلم بزنم!
در پایان مجددا یادآور می شوم قصد نوشتن مطلبی نداشتم و حتی قرار گذاشته ام به تنها جلسه ای که هر سال بمناسبت روز خبرنگار آن هم فقط در فرمانداری ملکان تشکیل می شود نروم ولی این مشکلات را باز هم گفتم تا لااقل نتیجه ای هم که نداشته باشد خودم را خالی کنم و تا سال بعد باز هم در این مشکلات زندگی کنم و باقی قضایا!
۹۴/۰۵/۱۴
طی حکمی از سوی مدیرعامل شرکت گاز استان آذربایجان شرقی، مهندس اکبر هوشنگ به ریاست اداره گاز شهرستان ملکان منصوب شد
www.shabestarnews.ir/59458