بی نتیجه بودن رد صلاحیت یاران اصلاحات
شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ق.ظ
خرداد
۹۲ را باید از عجیبترین و فراموشناشدنیترین روزهای تاریخ معاصر ایران
دانست. روزهایی که ناظران گمان میکردند بعد از چهار سال سرخوردگی و
پراکندگی، رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی تیر خلاصی به جریان اصلاحطلبی
در ایران باشد، اما ائتلاف اقشار مختلف اجتماعی و سیاسی که در میدان
رقابت انتخابات نیز در کنارهگیری محمدرضا عارف به نفع حسن روحانی تبلور
یافت، یکی از پیشبینیناپذیرترین پایانها را بر یک درام سیاسی هشت ساله رقم
زد. دکتر آذر منصوری، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتوگو با
«قانون» آن روزها را چنین تصویر میکند: «اصلاحطلبان در شرایطی توانستند
انتخابات ۹۲ را به نفع منافع ملی رقم بزنند که کاندیداهای اصلی رد
صلاحیت شده بودند و خیلی از اصلاحطلبان امیدی برای ادامه مسیر
انتخابات نداشتند اما مجموعه اصلاحطلبان با توجه به واقعیتهای جامعه ما و
ضرورت تغییر رویکردها و اصلاح روندها به این نتیجه رسیدند که چنانچه
بین کاندیداهای موجود ائتلافی صورت بگیرد، شانس بهبود وضعیت با توجه
به قدرت و اختیار رئیسجمهور وجود خواهد داشت. لذا با نگاه واقعبینانه
به ائتلاف دست پیدا کردند و این ائتلاف باعث شد تا پیروزی نصیب
اصلاحطلبان شود.»
شیرینی همگرایی
طعم این پیروزی آنچنان گوارا بود که اصلاحطلبان همان مسیر را برای فردای انتخابات برگزیدند. مهدی نادمی، عضو شورای مشورتی دکتر عارف در این باره به «قانون» میگوید: «از چند هفته بعد از انتخابات ۹۲ با محوریت شورای مشورتی آقای خاتمی و با حضور گروههای مختلف اصلاحطلب، چه شورای مشورتی دکتر عارف و چه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با این پیشفرض کار انتخاباتی خود را آغاز کردند که ظرفیتهای اصلاحطلبی که در اشکال مختلف در حال فعالیت هستند، درنهایت باید تحت یک عنوان و با یک لیست وارد انتخابات مجلس شوند.» او با تاکید بر اینکه مدل انتخابات ریاست جمهوری عینا دارد برای انتخابات مجلس دهم نیز تکرار میشود، توضیح میدهد: «تمام بزرگان اصلاحطلب این اتفاق نظر را دارند که در اسفند ۹۴ باید اتحاد صد درصدی صورت بپذیرد و هیچ گروه عمدهای نیست که حتی به رقابت پنج درصدی در بین فهرستهای اصلاحطلب بیندیشد. این مسئله حتی در حوزههای کوچک انتخاباتی هم دیده میشود. یعنی پس از الگویی که دکتر عارف در انتخابات ۹۲ ارائه دادند، این فداکاری در شهرستانها هم قابل مشاهده است و تمام کسانی که در معرض کاندیداتوری مجلس قرار دارند معتقدند که با نزدیک شدن به اسفندماه و پس از اعلام نتایج تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان، باید روی کاندیداهای مورد تایید اصلاحطلبان اجماع کرده و همه برای موفقیت آنها تلاش کنند.»
عدم موازی کاری
آذر منصوری نیز در پاسخ به پرسشی درباره راه حل اصلاحطلبان برای اجماع در انتخابات مجلس در شهرستانها، با اشاره به تشکیل شوراهایی در استانها و شهرستانها ادامه میدهد: «با توجه به جنس انتخابات مجلس، تلاشی که تاکنون صورت گرفته در راستای شکلگیری شوراهایی از دل استانها و شهرستانها با تاکید بر حضور نهادها و شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب بوده است. تلاش بر این بوده که با تشکیل این سامانه اختیار به استانها و شهرستانها سپرده شده و منتخبان فعالان سیاسی مناطق نقش داور را در اختلافات سیاسی ایفا کنند تا از موازیکاریها جلوگیری شود. به نظر من در غیاب احزاب که به دلایل تاریخی هنوز نمیتوانند نقش خود را در انتخابات ایفا کنند، اصلاحطلبان به ممکنترین سازوکار و ساختاری که میتواند زمینه انسجام و ائتلاف حداکثری و اثربخشی اصلاحطلبان را در انتخابات فراهم کند، دست پیدا کردهاند. به نظر من مخاطرات چند دستگی و موازیکاری با تشکیل این شوراها به حداقل ممکن کاهش خواهد یافت.» به نظر میرسد انرژیای که از پس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آزاد شده است آنچنان با قدرت جریان دارد که اصلاحطلبان به گزینه دیگری جز اجماع اساسا فکر نمیکنند. اگر آفت خودمحوری همچنان از اصلاحطلبان دور بماند و البته سیاستگذاران نیز انعطاف لازم را به خرج دهند میتوان از هماکنون به قطعیت گفت که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس با یک فهرست وارد انتخابات خواهند شد.
ائتلاف؛ انتخابی اصلاحطلبانه یا گزینه ناگزیر
اما داستان به همین جا ختم نمیشود. ملاحظات متعددی وجود دارد که امکان ارائه فهرستی تمام اصلاحطلب را نه ممکن میسازد و نه مطلوب. چه آنکه پیروزی انتخابات ریاست جمهوری را نیز نمیتوان به تمامی به حساب اصلاحطلبان واریز کرد. پیروزی انتخابات گذشته، در پی همراهی جریانهای مختلفی اتفاق افتاد که تضمینی وجود ندارد که دو سال بعد از آن هر یک به تنهایی بتوانند آن پیروزی را تکرار کنند. شاید از همین رو باشد که رئیسجمهور نیز مجلس مطلوب را مجلس اول شورای اسلامی میداند. مجلسی که هم بخش بزرگی از فضای سیاسی کشور را نمایندگی میکرد و هم از بزرگان جناحهای مختلف در آن حضور داشتند.
مخالفت با همگرایی اصولگرایان با اصلاحات
محمد قوچانی، روزنامهنگار و عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «قانون» با تحلیل انتخابات ۹۲ از نگرانی خود درباره امکان ورود نیروهای تاثیرگذار میانهرو و اصولگرا به مجلس میگوید: «اگر اصلاحطلبان در انتخابات ۹۲ از آقای دکتر روحانی حمایت نمیکردند، قطعا هیچکدام از گروههای اصولگرا نیز از ایشان حمایت نمیکردند و امکان داشت نتیجه دیگری در آن انتخابات رقم بخورد. یعنی آقای روحانی به عنوان نمونهای از شخصیتی که به لحاظ فکری اصلاحطلب بود اما به لحاظ تشکیلاتی به اردوی اصلاحطلبان تعلق نداشت، برای رایآوردن نیازمند تشکیلات اصلاحطلبان بود. در مورد آقای ولایتی هم همین اتفاق افتاد. در مجموع حرفهای آقای ولایتی در آن انتخابات، حرفهای میانهروانهای محسوب میشد، اما اگر ایشان نیز حمایت بخشی از تشکیلات اصلاحطلبان را در اختیار داشت، سرنوشت بهتری در انتخابات پیدا میکرد. بنده با همین منطق در مورد انتخابات مجلس صحبت میکنم. معتقدم حمایت از میانهروی یک برنامه اصلاحطلبانه است. منهای اینکه مصداق آن در درون اصلاحطلبان باشد یا بیرون آن.» او که هفته گذشته با طرح حمایت اصلاحطلبان از علیاکبر ناطق نوری که واکنشهایی را برانگیخته بود، نیز توضیح داد: «من با هرگونه ائتلاف تشکیلاتی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان مخالفم و از هرگونه ائتلاف تشکیلاتی بین این دو جناح حداقل تا تشکیل مجلس دهم حمایت نمیکنم اما مسئله در مورد افراد متفاوت است به خصوص در مورد افرادی مثل آقای ناطق که شخصیتی میانهرو تلقی میشوند و فکر میکنم اگر اصلاحطلبان از ایشان برای ورود به انتخابات دعوت نکنند، اصولگرایان نیز اصراری برای ورود ایشان ندارند.»
بی نتیجه گی رد صلاحیت یاران اصلاحات
شاید در باب چرایی ائتلاف دیدگاههای مختلفی وجود داشته باشد، اما آنجا که واقعیتهای عملی صحنه انتخابات خودنمایی میکند، احتمال ائتلاف بیش از پیش قوت میگیرد. آذر منصوری به یکی دیگر از موانع ارائه فهرست کامل از سوی اصلاحطلبان اشاره میکند: «یکی از سناریوهای محتمل در انتخابات مجلس این است که کاندیداهای اصلی اصلاحطلبان شانسی برای عبور از سد شورای نگهبان پیدا نکنند. در این صورت استفاده از ائتلاف از گزینههای جدی اصلاحطلبان خواهد بود. البته این امر نافی حضور اصلاحطلبان در انتخابات نیست. مجموعه اصلاحطلبان از حضور افرادی که میتوانند کارآمدی و جایگاه مجلس را ارتقا بدهند و با حمایت و نقد منصفانه و مشفقانه دولت زمینه تقویت دولت یازدهم را فراهم کنند، استقبال میکنند اما تا اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها که مشخص میکند چه تعدادی از کاندیداهای اصلاحطلب امکان حضور در رقابت را دارند، نمیشود از ائتلافهایی که ممکن است شکل بگیرد پیشبینی قطعی داشت.» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت دلیل دیگری را نیز بر اهمیت ائتلاف در انتخابات مجلس دهم برمیشمرد: «یکی از اهداف اصلاحطلبان این است که ما در مجلس آینده شاهد حضور نیروهای افراطیای که شأن مجلس فعلی را به پایینترین حد خود تنزل دادهاند و به مطالبات متن جامعه نیز بیتوجهند، نباشیم. اگر شانس حضور نیروهای اصلاحطلبی که علاوه بر توانایی و شایستگی احتمال رایآوری هم دارند، میسر نباشد، احتمال شکلگیری ائتلافهای متفاوت وجود خواهد داشت.» بهاین ترتیب عضو شورای مشاوران رئیس دولت اصلاحات ضمن آنکه درها را به روی ائتلاف با نیروهای مختلف باز نگه میدارد، درباره شیوه و نوع آن محتاطانهتر سخن میگوید: «قطعا حامیان دولت اعم از اصولگرا و اصلاحطلب در زیر شعاع چتر ائتلاف قرار خواهند گرفت، اما نوع ائتلاف بعد از جریان تایید صلاحیتها و شکلگیری ارزیابی اصلاحطلبان نسبت به وضعیت انتخابات و نتیجه آن مشخص میشود و با توجه به وضعیت آن زمان ممکن است ائتلاف با اصولگرایان معتدلی که حضورشان موجب تقویت دولت و روند اصلاحات میشود هم در دستور کار قرار بگیرد.» مهدی نادمی اما فضا را برای اصلاحطلبان مناسب میداند: «مجموعه کسانی که رد صلاحیتها را در انتخاباتها مجلس هفتم و هشتم رقم زدند، نتایج مثبتی در عرصه جامعه به دست نیاوردند. به نظر من مجموعه کلان نظام به این قطعیت رسیده است که برای نشاط جامعه اصلاحطلبان باید در عرصه قانونگذاری و مدیریتی کشور حضور پررنگ داشته باشند. با توجه به رایزنیهایی که از سوی فعالان سیاسی اصلاحطلب با بعضی از اعضای ارشد شورای نگهبان انجام شد، به نظرم با موقعیتی مثل انتخابات مجلس هشتم مواجه نخواهیم شد. رد صلاحیت خواهیم داشت اما این امر به شکلی که نتوانیم یک لیست آبرومند ببندیم، نخواهد بود.» در گفتههای محمد قوچانی نیز این احتیاط توام با خوشبینی دیده میشود: «به هر حال هر جریان سیاسی باید تمام سناریوهای ممکن را پیشبینی کند و برای آن گزینههایی داشته باشد. طبیعتا هم قبل از اعلام نظر شورای نگهبان و هم بعد از آن ما باید جمعبندی خاص خودمان را داشته باشیم و البته گزینههایی که مطرح شدهاند مثل آقای دکتر عارف و آقای ناطق نوری
شیرینی همگرایی
طعم این پیروزی آنچنان گوارا بود که اصلاحطلبان همان مسیر را برای فردای انتخابات برگزیدند. مهدی نادمی، عضو شورای مشورتی دکتر عارف در این باره به «قانون» میگوید: «از چند هفته بعد از انتخابات ۹۲ با محوریت شورای مشورتی آقای خاتمی و با حضور گروههای مختلف اصلاحطلب، چه شورای مشورتی دکتر عارف و چه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با این پیشفرض کار انتخاباتی خود را آغاز کردند که ظرفیتهای اصلاحطلبی که در اشکال مختلف در حال فعالیت هستند، درنهایت باید تحت یک عنوان و با یک لیست وارد انتخابات مجلس شوند.» او با تاکید بر اینکه مدل انتخابات ریاست جمهوری عینا دارد برای انتخابات مجلس دهم نیز تکرار میشود، توضیح میدهد: «تمام بزرگان اصلاحطلب این اتفاق نظر را دارند که در اسفند ۹۴ باید اتحاد صد درصدی صورت بپذیرد و هیچ گروه عمدهای نیست که حتی به رقابت پنج درصدی در بین فهرستهای اصلاحطلب بیندیشد. این مسئله حتی در حوزههای کوچک انتخاباتی هم دیده میشود. یعنی پس از الگویی که دکتر عارف در انتخابات ۹۲ ارائه دادند، این فداکاری در شهرستانها هم قابل مشاهده است و تمام کسانی که در معرض کاندیداتوری مجلس قرار دارند معتقدند که با نزدیک شدن به اسفندماه و پس از اعلام نتایج تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان، باید روی کاندیداهای مورد تایید اصلاحطلبان اجماع کرده و همه برای موفقیت آنها تلاش کنند.»
عدم موازی کاری
آذر منصوری نیز در پاسخ به پرسشی درباره راه حل اصلاحطلبان برای اجماع در انتخابات مجلس در شهرستانها، با اشاره به تشکیل شوراهایی در استانها و شهرستانها ادامه میدهد: «با توجه به جنس انتخابات مجلس، تلاشی که تاکنون صورت گرفته در راستای شکلگیری شوراهایی از دل استانها و شهرستانها با تاکید بر حضور نهادها و شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب بوده است. تلاش بر این بوده که با تشکیل این سامانه اختیار به استانها و شهرستانها سپرده شده و منتخبان فعالان سیاسی مناطق نقش داور را در اختلافات سیاسی ایفا کنند تا از موازیکاریها جلوگیری شود. به نظر من در غیاب احزاب که به دلایل تاریخی هنوز نمیتوانند نقش خود را در انتخابات ایفا کنند، اصلاحطلبان به ممکنترین سازوکار و ساختاری که میتواند زمینه انسجام و ائتلاف حداکثری و اثربخشی اصلاحطلبان را در انتخابات فراهم کند، دست پیدا کردهاند. به نظر من مخاطرات چند دستگی و موازیکاری با تشکیل این شوراها به حداقل ممکن کاهش خواهد یافت.» به نظر میرسد انرژیای که از پس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آزاد شده است آنچنان با قدرت جریان دارد که اصلاحطلبان به گزینه دیگری جز اجماع اساسا فکر نمیکنند. اگر آفت خودمحوری همچنان از اصلاحطلبان دور بماند و البته سیاستگذاران نیز انعطاف لازم را به خرج دهند میتوان از هماکنون به قطعیت گفت که اصلاحطلبان در انتخابات مجلس با یک فهرست وارد انتخابات خواهند شد.
ائتلاف؛ انتخابی اصلاحطلبانه یا گزینه ناگزیر
اما داستان به همین جا ختم نمیشود. ملاحظات متعددی وجود دارد که امکان ارائه فهرستی تمام اصلاحطلب را نه ممکن میسازد و نه مطلوب. چه آنکه پیروزی انتخابات ریاست جمهوری را نیز نمیتوان به تمامی به حساب اصلاحطلبان واریز کرد. پیروزی انتخابات گذشته، در پی همراهی جریانهای مختلفی اتفاق افتاد که تضمینی وجود ندارد که دو سال بعد از آن هر یک به تنهایی بتوانند آن پیروزی را تکرار کنند. شاید از همین رو باشد که رئیسجمهور نیز مجلس مطلوب را مجلس اول شورای اسلامی میداند. مجلسی که هم بخش بزرگی از فضای سیاسی کشور را نمایندگی میکرد و هم از بزرگان جناحهای مختلف در آن حضور داشتند.
مخالفت با همگرایی اصولگرایان با اصلاحات
محمد قوچانی، روزنامهنگار و عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با «قانون» با تحلیل انتخابات ۹۲ از نگرانی خود درباره امکان ورود نیروهای تاثیرگذار میانهرو و اصولگرا به مجلس میگوید: «اگر اصلاحطلبان در انتخابات ۹۲ از آقای دکتر روحانی حمایت نمیکردند، قطعا هیچکدام از گروههای اصولگرا نیز از ایشان حمایت نمیکردند و امکان داشت نتیجه دیگری در آن انتخابات رقم بخورد. یعنی آقای روحانی به عنوان نمونهای از شخصیتی که به لحاظ فکری اصلاحطلب بود اما به لحاظ تشکیلاتی به اردوی اصلاحطلبان تعلق نداشت، برای رایآوردن نیازمند تشکیلات اصلاحطلبان بود. در مورد آقای ولایتی هم همین اتفاق افتاد. در مجموع حرفهای آقای ولایتی در آن انتخابات، حرفهای میانهروانهای محسوب میشد، اما اگر ایشان نیز حمایت بخشی از تشکیلات اصلاحطلبان را در اختیار داشت، سرنوشت بهتری در انتخابات پیدا میکرد. بنده با همین منطق در مورد انتخابات مجلس صحبت میکنم. معتقدم حمایت از میانهروی یک برنامه اصلاحطلبانه است. منهای اینکه مصداق آن در درون اصلاحطلبان باشد یا بیرون آن.» او که هفته گذشته با طرح حمایت اصلاحطلبان از علیاکبر ناطق نوری که واکنشهایی را برانگیخته بود، نیز توضیح داد: «من با هرگونه ائتلاف تشکیلاتی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان مخالفم و از هرگونه ائتلاف تشکیلاتی بین این دو جناح حداقل تا تشکیل مجلس دهم حمایت نمیکنم اما مسئله در مورد افراد متفاوت است به خصوص در مورد افرادی مثل آقای ناطق که شخصیتی میانهرو تلقی میشوند و فکر میکنم اگر اصلاحطلبان از ایشان برای ورود به انتخابات دعوت نکنند، اصولگرایان نیز اصراری برای ورود ایشان ندارند.»
بی نتیجه گی رد صلاحیت یاران اصلاحات
شاید در باب چرایی ائتلاف دیدگاههای مختلفی وجود داشته باشد، اما آنجا که واقعیتهای عملی صحنه انتخابات خودنمایی میکند، احتمال ائتلاف بیش از پیش قوت میگیرد. آذر منصوری به یکی دیگر از موانع ارائه فهرست کامل از سوی اصلاحطلبان اشاره میکند: «یکی از سناریوهای محتمل در انتخابات مجلس این است که کاندیداهای اصلی اصلاحطلبان شانسی برای عبور از سد شورای نگهبان پیدا نکنند. در این صورت استفاده از ائتلاف از گزینههای جدی اصلاحطلبان خواهد بود. البته این امر نافی حضور اصلاحطلبان در انتخابات نیست. مجموعه اصلاحطلبان از حضور افرادی که میتوانند کارآمدی و جایگاه مجلس را ارتقا بدهند و با حمایت و نقد منصفانه و مشفقانه دولت زمینه تقویت دولت یازدهم را فراهم کنند، استقبال میکنند اما تا اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها که مشخص میکند چه تعدادی از کاندیداهای اصلاحطلب امکان حضور در رقابت را دارند، نمیشود از ائتلافهایی که ممکن است شکل بگیرد پیشبینی قطعی داشت.» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت دلیل دیگری را نیز بر اهمیت ائتلاف در انتخابات مجلس دهم برمیشمرد: «یکی از اهداف اصلاحطلبان این است که ما در مجلس آینده شاهد حضور نیروهای افراطیای که شأن مجلس فعلی را به پایینترین حد خود تنزل دادهاند و به مطالبات متن جامعه نیز بیتوجهند، نباشیم. اگر شانس حضور نیروهای اصلاحطلبی که علاوه بر توانایی و شایستگی احتمال رایآوری هم دارند، میسر نباشد، احتمال شکلگیری ائتلافهای متفاوت وجود خواهد داشت.» بهاین ترتیب عضو شورای مشاوران رئیس دولت اصلاحات ضمن آنکه درها را به روی ائتلاف با نیروهای مختلف باز نگه میدارد، درباره شیوه و نوع آن محتاطانهتر سخن میگوید: «قطعا حامیان دولت اعم از اصولگرا و اصلاحطلب در زیر شعاع چتر ائتلاف قرار خواهند گرفت، اما نوع ائتلاف بعد از جریان تایید صلاحیتها و شکلگیری ارزیابی اصلاحطلبان نسبت به وضعیت انتخابات و نتیجه آن مشخص میشود و با توجه به وضعیت آن زمان ممکن است ائتلاف با اصولگرایان معتدلی که حضورشان موجب تقویت دولت و روند اصلاحات میشود هم در دستور کار قرار بگیرد.» مهدی نادمی اما فضا را برای اصلاحطلبان مناسب میداند: «مجموعه کسانی که رد صلاحیتها را در انتخاباتها مجلس هفتم و هشتم رقم زدند، نتایج مثبتی در عرصه جامعه به دست نیاوردند. به نظر من مجموعه کلان نظام به این قطعیت رسیده است که برای نشاط جامعه اصلاحطلبان باید در عرصه قانونگذاری و مدیریتی کشور حضور پررنگ داشته باشند. با توجه به رایزنیهایی که از سوی فعالان سیاسی اصلاحطلب با بعضی از اعضای ارشد شورای نگهبان انجام شد، به نظرم با موقعیتی مثل انتخابات مجلس هشتم مواجه نخواهیم شد. رد صلاحیت خواهیم داشت اما این امر به شکلی که نتوانیم یک لیست آبرومند ببندیم، نخواهد بود.» در گفتههای محمد قوچانی نیز این احتیاط توام با خوشبینی دیده میشود: «به هر حال هر جریان سیاسی باید تمام سناریوهای ممکن را پیشبینی کند و برای آن گزینههایی داشته باشد. طبیعتا هم قبل از اعلام نظر شورای نگهبان و هم بعد از آن ما باید جمعبندی خاص خودمان را داشته باشیم و البته گزینههایی که مطرح شدهاند مثل آقای دکتر عارف و آقای ناطق نوری
منبع: سایت خبری پویش
۹۴/۰۷/۱۸