ملکان ،شاهراه سر ایران
دکتر کریم ایرانی
ًآذربایجان سر ایران است ً
"مردم آذربایجان و به طور
مشخص مردم تبریز و بسیاری از شهرهای
دیگر آذربایجان، اینها کسانی هستند که از بیش از صد سال قبل در عمدهترین حوادث و تحولات مثبت این کشور در صف اول قرار داشتند و نقشآفرینی
کردند؛ از تحریم تنباکو
که مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد تبریزی وارد میدان شد تا نهضت مشروطیت - چه نهضت مشروطیت اول، چه آنچه که بعد از استبداد صغیر پیش آمد -
کانون جوشش مبارزات، آذربایجان
بود، شهر تبریز بود. قهرمانان نامدار تبریز توی جیبشان نامهها و احکام علمای بزرگ را داشتند؛ به آنها استناد میکردند، تصریح
میکردند، امثال ستارخان و باقرخان؛
حالا غیر از علمای بزرگی که در این نهضت حضور داشتند. حتّی امثال این قهرمانان و رزمندگان دلاور آذربایجان تصریح میکردند که پیرو
علمای دین و پیرو احکام مراجع
تقلیدند؛ این آثار و اسناد مسلّمِ باقیماندهی از آن روز این را به ما میگوید. اینجور نبود که این حرکت یک حرکت بیجهت و خودبخودی
باشد؛ حرکت دینی بود، از روی
احساس غیرت دینی بود. همه متدین بودند در سرتاسر کشور، منتها بعضی از نقاط به خاطر خصلتهای بومی - آن غیرت، آن شجاعت، آن مردانگی - این
حرکت دینی را برجستهتر کردند؛ تبریز و
آذربایجان اینجور بوده."
"بعد از آنی که نهضت اسلامی شروع شد از پانزده خرداد سال ۴۲ همین جور بود. از آنجا علمائی
زندانی شدند، تبعید شدند، به
زندان تهران آورده شدند. در طول این سالها هم همین جور بود. در شروع انقلاب هم خب، بیست و نه بهمن یک شاخص عمده است، یک سنگ نشان
است در این جادهی عظیم
حرکت مردم ایران. من مکرر گفتم، نمیخواهم تکرار کنم؛ اگر بیست و نه بهمن نبود، نوزده دی قم معلوم نبود بتواند این اثر را بگذارد. حرکت بیست
و نه بهمن تبریزیها بود که
خون شهدای مظلوم نوزده دی قم را جوشاند، زنده کرد، پیام آن را به همهی دنیا رساند، به همهی کشور رساند. حرکت مردم تبریز اینجور اثرگذار
بود. بعد هم مسائل انقلاب،
مسائل جنگ.ً
اولین
امام جمعهی شهید و شهید محراب از تبریز بود؛ از پنج شهید
محراب، دو نفرشان مال تبریزند. در بین لشکرها، در بین سردارها، لشکر عاشورا و رزمندگان آذربایجانی و تبریزی و سرداران آنها جزو
برجستگانند. یک لشکر مجموعهای
از جوانهاست، همهی مردم تو لشکر نیستند؛ اما اگر همهی مردم در راه نباشند، همهی مردم دلشان در این جهت نباشد، یک لشکر دلاورِ
قهرمانی مثل آن لشکر به وجود نمیآید.
جنازهی شهدا را هی بیاورند، تشییع کنند، هی مردم مشتاقتر بشوند؛ پدر مادرها جوانهاشان را بیشتر بفرستند جبهه؛ اینها همه معنا
دارد. اینها همان راز موفقیت
ملت ایران است
ما همواره با نگاه به این خطهی
دلاورپرور [آذربایجان] ، خطهی ایمان، خطهی
اخلاص، احساس سربلندی و افتخار کردهایم. هر وقت در هر
نقطهای از تاریخ، انسان به آذربایجان نگاه میکند و مردم آذربایجان را میبیند، احساس افتخار میکند، احساس عزت میکند.
در حوادث
پیدرپی صد و پنجاه سال اخیر
ایران، آذربایجانیها پیشرو بودند؛ گاهی پیشرو بودند، گاهی تک بودند. در قضیهی تحریم تنباکو که میرزای شیرازی از سامره دستور دادند،
جزو اولین نقاطی که مردم
پاسخ دادند، علمای بزرگ آذربایجان - مرحوم حاج میرزا جواد مجتهد و دیگران - پاسخ دادند و مردم آمدند توی میدان، تبریز بود؛ که کمر
استعمار را در یک دورهای، در یک
برههای شکست. در قضیهی مشروطیت همین جور، در قضایای بعد از دورهی استبداد صغیر همین جور، در قضایای بعدی تا دورهی انقلاب اسلامی همین
جور؛ که این ۲۹ بهمن شد یک
پرچم، شد الگوساز؛ مهم این است. مهم این است که یک ملتی، یک جماعتی، یک مجموعهای، یا یک فردی بتواند الگو درست کند، تا این الگو
تولید مثل کند. کار تبریزیها
در قضیهی ۲۹ بهمن این بود؛ والّا قضیهی ۱۹ دی قم ممکن بود فراموش شود. تبریزیها نگذاشتند آن حادثهی مهم و خونین قمیها به وسیلهی
تبلیغات، به وسیلهی غفلتها
یا غرضورزیها از یاد برود؛ یعنی کار حضرت زینب را کردند. اگر زینب نبود، کربلا نبود. اگر زینب نبود، حادثهی عاشورا معلوم نبود این
گسترش را پیدا کند و این ماندگاری
را در تاریخ داشته باشد. حرکت مردم اینجوری بود. آن وقت شد الگو. اربعینِ اول را تبریزیها راه انداختند، اربعینهای بعدی پیدرپی راه
افتاد و منتهی شد به این حرکت
عظیم.
"آذربایجان در واقع خط
مقدم جبهه ملت ایران در مقابل متجاوزین
و متجاسرین در طول تاریخ چند قرن گذشته تا امروز بوده است، و چه قدر بجاست که جوانان آذربایجانی، بخصوص جوانان و نوجوانان تبریزی با این
تاریخ پرشکوه و باعظمت
هر چه بیشتر آشنا بشوند. در گذشتهی دور در آن وقتی که کشور عزیز ما، مورد تهاجم همسایه شمالی آن روز ما، یعنی کشور روسیه قرار گرفت و
به خاطر ضعف پادشاهان قاجار و
بیلیاقتی رجال نظامی و سیاسی، گرجستان و هفده شهر قفقاز از ایران عزیز جدا شد، آن نیرویی که توانست لشکر روس را که سرمست از پیروزیها به
جلو میآمد، بر سر جای خود
متوقف کند، تبریز بود. تبریزیها جلوی لشکر مهاجم را توانستند بگیرند و یک بار این منطقهی از ایران عزیز را نجات بدهند. در دوره بعد
یعنی در دوران مشروطیت، چه در
قضایای مشروطیت - اول و چه در دوران استبداد صغیر که دوباره مشروطیت در ایران جان گرفت - آن نیروی اصلی و محرّک از تبریز، مرکز آذربایجان،
رها شد و آزادی را برای
ایران بزرگ به بارآورد. این شهر پر از خاطرات مجاهدت و فداکاری است. و من از گذشتگان خود قضایایی را دربارهیحوادث تبریز شنیدهام که
آنها خود شاهد آن قضایا بودهاند،
چه در قضایای دوران استبداد صغیر که مرحوم شیخ محمّد خیابانی، مرد مبارز و روحانی آزاده اینجا قیام کرد، و چه در دوران قبل از آن، که
آغاز مشروطیت بود که همین
محلههای گوناگون تبریز، از جمله محله «خیابان»، منزل عالم بزرگ ساکن محلهی خیابان و کوچهی «قره باغیها»، منزل (خیابان محله سی و قره
باغ لار کوچه سی). عالم بزرگ آن
روز تبریز، که جدّ ماست، پدربزرگ من، مرحوم حاج سیدحسین خامنهیی که میرفتند مردم، به خانه این عالم و دربارهیقضایای مشروطیت
از او سؤال میکردند و او مردم
را تشویق میکرد و در سال ۱۳۵۲ که من آمدم تبریز مین اوشیوز التی ایکیده، من اٌزوم گتیم إله او محلیه و او کوچیه، محلهی خیابان و قره
باغلار کوچه سی. گدی آفتاری
آتابابانون الی نین دافی .... و زیارت المیشم. این بخشی از گذشتهی تبریز است، (خواهش میکنم، خواهش میکنم توجه بفرمایید). بعد در
دوران مشروطیت، سردار ملی و سالار
ملی که باز سالار ملی یعنی باقرخان مال همان محله خیابان و کوچه قرهباغیهاست، که الآن هم همان کوچه و همان محله و همان مسجد
که در آنجا مردم اجتماع
میکردند، به حال خود باقی است و موجود است. دوران سالهای بعد از دیکتاتوری رضاخانی که پیشهوری به کمک شوروی سابق، بر این منطقه تسلط
پیدا کردند، آن نیرویی که
توانست تبریز را و آذربایجان را نجات بدهد، آن نیرو، نیروی تبریزی است. هیچ نیروی دیگری نمیتوانست اگر تبریزیها نبودند، تبریز را و
آذربایجان را نجات بدهد. در دوران
انقلاب، حرکت گردونهی مبارزه ملت ایران، از چهلمی شروع شد که تبریزیها برای مردم قم گرفتند. فرزندان اسلام، فرزندان قرآن، فرزندان
امام در این شهر توانستند
پرچم مبارزه اسلام را بلند کنند و یکسره، آذربایجان و تبریز در خدمت انقلاب قرار گرفت. دانشجویش،روحانیش، کاسب بازاریش، زنانش،
مردانش، اهل شهرش، اهل روستایش،
کارگرانش، کشاورزانش حتی زبان گویایش مرحوم شهریار (رحمةاللهعلیه) در خدمت انقلاب، در خدمت قرآن و اسلام قرار گرفت. و دوران انقلاب
وقتی ما نگاه میکنیم، عملکرد شما مردم،
عملکرد یک جماعت مؤمن و مخلص و نمونه است، این را من از نزدیک
دیدهام، دو شهید محراب این شهر، تقدیم انقلاب کرد، شیراز هم شهید محراب داشت، یزد هم شهید محراب داشت اما یک شهید محراب، تبریز دو
شهید محراب در راه اسلام و قرآن
قربانی داد. فتنه خلق مسلمان را خود تبریزها، همین جوانان حزباللهی مؤمن توانستند در نطفه خفه کنند. آن وقتی که جنگ پیش آمد، جوانان
لشکر عاشورا و سرداران شجاع
تبریزی و آذربایجانی، شهید آقامهدی باکری، و شهید حمید باکری، و شهدای متعدد دیگر، از سرداران بزرگ لشکر اسلام از این سرزمین برخاستند، در
میدانهای نبرد جانشان
را قربان اسلام و قرآن کردند. این آذربایجان است."
و اینها تنها بخشی از فرماشات مقام معظم رهبری در مورد آذربایجان و تبریز است .با این پیشینه تاریخی و نگاه مقام معظم رهبری برما آذربایجانیهاست که به خود ببالیم و افتخار کنیم به ایران عزیزمان و آذربایجان قهرمانمان.آری آذربایجان بخش بزرگی از کشور عزیزمان را از زنجان تا اردبیل و تا همدان و ارومیه و...و تا تبریز در بر میگیرد ولی آنچه نماد آذربایجان در گستره داخل و خارج شناخته میشود استان ما و تبریز قهرمان است.و امروز در گستره این استان شهرستان ملکان است که شاهراه ورودی و خروجی این استان به سمت جنوب و غرب کشور عزیزمان است و حتی با وجود ظرفیت عظیمی که در منطقه آزاد ارس و منطقه شمالغرب برای تبادلات تجاری و صنعتی با کشورهای همسایه حوزه جنوب خصوصا کشورعراق، این شهرستان دروازه ورودی استان و منطقه برای این نوع تبادلات بین المللی نیز محسوب میگردد. پس لازم است در درجه اول شهر و منطقه ای توسعه یافته بعنوان نماد استان و در مرحله بعدی شهری پیشرفته برای استفاده از این ظرفیتهای عظیم را داشته باشیم.از طرفی با توجه به ظرفیتهای خدادادی منطقه بایستی این منطقه تبدیل به قطب بزرگ اقتصادی و کشاورزی گردد. و بر همین اساس نیز هست که استاندار محترم در بازدید اخیرشان از منطقه و شهر بزرگ ملکان بر این ظرفیتها تاکید کرده و عنوان میکنند:
ملکان باید از ویژگیهای یک شهر سالم و توسعهیافته برخوردار بوده و به عنوان تابلوی توسعه استان شناخته شود.
پس لازم است این ویژگیها همیشه مورد نظر و توجه همه نیروهای متدین و متعهد قرار داشته باشد تا انشاالله در آینده نزدیک منطقه ای توسعه یافته، شهری آباد، جوانانی دارای شغل و مردانی با تلاش بیشتر و زنانی با همت بالا و فرزندانی امیدوار به آینده تضمین شده در پرتو توجهات آقا بقیه الله و ذیل پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و زعامت امام خامنه ای داشته باشیم. و اینها شدنی است فقط همت میخواهد برای استراتژی ملی و توسعه منطقه ای. و همشهریان شما در اقصی نقاط دنیا و کشور عزیزمان هم که باشند دلشان در همان زادگاهشان است و بس.