وبلاگ پایگاه خبری اخبار ملکان و دوهفته نامه فرهنگی اجتماعی ندای ملکان

لینک کانال اخبار ملکان و نشریه ندای ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@

لینک کانال اخبار ملکان و نشریه ندای ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@

وبلاگ پایگاه خبری اخبار ملکان و دوهفته نامه فرهنگی اجتماعی ندای ملکان

چاپ آگهی های:دولتی،تبلیغاتی ،ثبتی،دادگستری،مفقودی،مزایده و مناقصه،پیام های تبریک،تقدیروتشکر،تسلیت،عکس دانش آموزان ممتاز و غیره در نشریه ندای ملکان و سایر روزنامه های سراسری و کثیرالانتشار (با قیمت مناسب و در عرض 48 ساعت)پذیرفته می شود.

توجه: نشریه ندای ملکان هر دو هفته یکبار به همراه آخرین اخبار و رویدادهای منطقه،در تیراژ بالا و در صفحات رنگی و سیاه و سفید منتشر و در ادارات دولتی،شعب بانک ها،مدارس،نماز جمعه،جلسات و مراسمات دولتی،کتاب فروشی ها و سطح بازار شهر ملکان به طور رایگان توزیع می گردد و بهترین،گسترده ترین و ارزان ترین وسیله برای تبلیغ محل کسب و کار اصناف محترم شهر ملکان و سایر شهرهای همجوار(مراغه،میاندوآب،بناب،بوکان،مهاباد،عجب شیر و غیره)می باشد!

--------------------------------------------

دفتر مرکزی:ملکان/خیابان امام(ره)/جنب داروخانه دکتر نیری
تلفن: 37826118

شعبه 2:ملکان - خیابان معلم - روبروی شرکت تعاونی مصرف فرهنگیان - کیوسک مطبوعاتی ندای ملکان
تلفن: 37827752

شماره های تماس و فضای مجازی:09144213777 - 09380597600

ایمیل: einaloumalekan@yahoo.com

لینک کانال پایگاه خبری اخبار ملکان در تلگرام:akhbare_malekan@


آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

جوانان برای کشور فرصتند نه تهدید

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ
بخش اول گفت و گوی دکتر مصطفی معین، در رابطه با حضور جوانان در عرصه های مدیریت کشور را می خوانیم:

نظر شما درباره حضور جوانان در عرصه سیاست چیست آیا فکر می کنید به جوانان می توان اعتماد کرد؟

اگر ما به جوانان اعتماد نکنیم پس به چه کسی اعتماد کنیم؟! جوان ها در هر جامعه ای یکی از اصلی ترین سرمایه ها هستند، هم سرمایه های بالفعل و هم بالقوه کشور، انسان در دوره جوانی خیلی خدمت می کند زیرا منبع انرژی، آرمان گرایی و تلاش است، جوانان می توانند در خیلی از عرصه ها حضور جدی داشته باشند، بالاخره رو به آینده هستند و آینده باز یک جامعه و یک کشور در گرو تربیت و جذب بیشتر جوانان در عرصه های مختلف است.

سیاستی که می گویید باید ببینیم سیاست یعنی چه؟ اگر سیاست به مفهوم رایج کلمه در کشور ما باشد خیلی ممکن است کارارزشمندی نباشد که جوانان ما دچار سیاست زدگی یا سیاست منهای اخلاق بخواهند شوند، چیزی که فعلا متعارف است. منتهی اگر به این مفهوم باشد که به مدیریت بهتر جامعه و کشور کمک کنند، به اینکه جامعه بتواند رشد بهتری در شاخص های مختلف اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی کشور داشته باشد، بله این یک ضرورت است که جوانان جذب شوند.

در هر مرحله ای باید ببینیم اولویت برای یک جوان چیست، جوانی که دانشجو است مهم ترین اولویت او این است که من چه کنم تا برای تحصیل علم خود را مجهز کنم تا به بالاترین سطح علم و تخصص دست پیدا کند و بالاترین مهارت ها را در حوزه تخصصی خود به دست بیاورد، مهارت های زندگی و اجتماعی را به دست آورد، در برنامه رسمی نیز با عضویت در تشکل های دانشجویی از جمله امدادگری، اجتماعی و غیره سعی در تمرین مدیریت، مسوولیت پذیری و مسوولیت های اجتماعی کند، دوره خیلی حساسی است.

پس در دوره دانشجویی اولویت فعالیت های علمی است و در کنار آن به فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی بپردازند. منتهی اگر در جایی و در کاری مشغول شده و اشتغال دارد طبیعی است که اولویت او این است کار خود را به نحو احسن با دقت و مهارت بالا و بهره وری انجام دهد و در عین حال نسبت به مسایل جامعه و مسایل اجتماعی- سیاسی هم بی تفاوت نباشد.

فرض کنید یک جوان در یک حزب است خوب طبیعی است که بالاترین اولویت او این است که به فعالیت حزبی بپردازد. هر چند در کشور ما حزب به مفهوم واقعی کلمه و احزاب واقعی و فراگیر نداریم، آن هایی که بودند هم به تعطیلی کشیده شدند. نیاز دارد که احزاب جدی و رسمی قانونمندی داشته باشیم تا وقتی جوان آمد بتواند یک رقابت سالم را تجربه کند و از حقوق خودش بهتر استفاده کند و جوانان در همین زمینه حرف جدی داشته باشند.

شما می گویید جوانان از طریق حزب وارد سیاست شوند حالا که حزب نیست اگرجوان بخواهد نقشی در سیاست داشته باشد چطور باید ساختارمند وارد این عرصه شود؟ به هر حال اوایل انقلاب شما و نسل شما جوان بودید که وارد سیاست شدید؟

کسی که بخواهد وارد عرصه سیاسی شود باید آمادگی کسب کرده باشد و این آمادگی باید در همین مراحل زندگی به دست بیاید از همان دوره کودکی و نوجوانی در خانواده، آموزش و پرورش یا در آموزش عالی، در واقع به نوعی باید پیش بینی شود تا این فرد در آینده یک عنصر موثر در جامعه ودر عرصه های مختلف از جمله سیاست شود.

به هر دلیل که قابل تعمق نیز است در جامعه ما احزاب واقعی، جدی و فراگیر وجود ندارد، پس جوان باید سعی کند در نهادهای مدنی فعالیت کند. نهادهای مدنی اهمیت زیادی در آماده ساختن جوانان برای پذیرش مسولیت های بزرگ دارد. ( البته منظور من احزاب سیاسی نیزاست) به نظر من جوان ها متناسب با علاقه و استعداد و یا رشته کاری و تخصصی خود باید در تشکل های اجتماعی مختلف، محیط زیست، حقوق، توسعه علمی اجتماعی و در نهاد های مدنی  و NGO های مختلف فعالیت کنند.

در کشورهای اسکاندیناوی هر شهروند به طور متوسط در NGO عضویت دارد. می دانید که عضویت در این NGO ها افتخاری و اختیاری است، فرمایشی نیست، از بالا به پایین نیست و در واقع بدون مزد و مواجب با انگیزه های خودجوش است و افراد با توجه به علایق و توانمندی ها دور هم در یک NGO جمع می شوند، همفکری می کنند تا تمرین گفت و گو و همکاری داشته باشند، تا بتوانند به جامعه و دولت های خودشان راهکار ارایه دهند. الان که در عصر ارتباطات هستیم و می دانید خیلی مهمتر از رسانه های رسمی رسانه های مجازی در جامعه ما کاربرد داردبر این اساس یکی از عرصه های موثر و عملی این است که جوانان در شبکه های اجتماعی  و در فضای مجازی عضویت موثر و فعال داشته باشند.

باید باتمرین گفت و گو ، تحمل، مشارکت و همفکری، خود را رشد دهند تا آمادگی حضور در فضای حقیقی و مسوولیت های واقعی را در آینده ای نزدیک داشته باشند.

آیا بصورت واقعی به جوانان مسوولیت می دهند؟ ما راجع به محیط و شرایط کنونی کشور خودمان صحبت می کنیم ، ما بحران مدیریت را داریم نسل کنونی که رفت نسل بعد کجا آموزش دیده است؟

اگر نظر من را می خواهید بله من با شما هم نظر هستم و فکر می کنم که عنایت جدی و حداقلی نسبت به مسایل جوانان و نقش آنها و مسوولیت پذیری و نیز دادن مسوولیت به آن ها در جامعه ما کم است. البته این ضعف در رابطه با جوانان نیست چیزی که اسمش را شکاف می گذاریم در عرصه های مختلف وجود دارد. ما شکاف های مخفی داریم، یعنی رابطه و ارتباط با نسل های مختلف یا قطع یا خیلی حداقلی است بعضی وقت ها نیز در راه هستیم. حتی در سطح خانواده ها کمبود آن احساس می شود.

برای اینکه بین نسل اول و دوم و سوم فاصله افتاده و انباشت تجربه را به دست نمی آورند و یکدیگر را نفی می کنند و یکی از نتایج آن این است که در زمان اوج شکوفایی جوانان و تلاششان از پتانسیل آنها در جامعه استفاده نمی شود.

شکاف جنسیتی و شکاف های سیاسی بین دولت و جامعه وجود دارد بین دانشگاه و جامعه، دانشگاه با صنعت این شکاف ها مثل گسل های طبیعی است. ایران یکی از کشورهای زلزله خیز دنیاست و جزو ده کشور اول زلزله خیز است باید گفت بدتر از این گسل های طبیعی، گسل های اجتماعی در جامعه ما است.

این یک مشکل فرهنگی، اجتماعی، تربیتی  در ماست، حال فرصتی به دست آمده تا در فضای مجازی و شکل گیری شبکه های اجتماعی این شکاف ها و گسل ها به تدریج ترمیم شود و پر شود، منتهی این امر احتیاج به نگاه جدی دولت دارد، به جای اینکه یک نگاه منفی داشته باشد و به دنبال فیلتر کردن باشد، دنبال گسترش فضای مجازی، حمایت و پشتیبانی و حتی گسترش دادن به آن باشد با این نگاه می توان به آینده امیدوارتر بود.

پس جواب سوال شما این است که تحصیلکرده ها و نخبگان جامعه علاوه بر دولت همه تلاش کنند تا این فرصت ناب که اکنون در عرصه ارتباطات به وجود آمده را به فال نیک گرفته و سعی کنیم شکاف های تاریخی خود را ترمیم کنیم.

به نظر شما اگر جوانان بخواهند وارد ساختار سیاست شوند شما که در این عرصه حضور فعال داشتید، چه مشکلاتی پیش روی جوانان وجود خواهد داشت؟ چه مسیری را باید طی کنند؟

اولا ما یک ضرب المثل داریم که می گوید حق گرفتنی است و نه دادنی. در وهله اول بایدیک اراده و رویکرد  نو در سطح جامعه ما شکل بگیرد و تقویت شود و بعد جوان برود دنبال آن چیزی که حق است. حق جوان این است که چه در ساختار های رسمی و چه در ساختارهای مدنی به بازی گرفته شود، منتهی مقدمه ضروری برای اینکه هم به بازی گرفته شود و هم حق آن ها تامین شود این است که خودشان پیش قدم شوند، باید با امید و نگاه به آینده با توجه به پتانسیل عظیمی که خدا در وجودشان به ودیعه گذاشته یعنی جوانی، آرمان گرایی و تلاش و تحرک به این نتیجه گیری و جمع بندی برسند و سعی کنند که در نهادهای اجتماعی- مدنی نیز به صورت مجازی و حقیقی بیشتر حضور پیدا کنند تا تدریجا یک خواست عمومی شکل بگیرد تا به شکل قانون به سیاست های رسمی جامعه تبدیل شود و جایگاه جوانان و نقش و سهمشان به رسمیت شناخته شود.

به عنوان مثال در اوایل سال های 71 یا 72 بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی شورای عالی جوانان را تشکیل داد. من خودم سال ها در شوراها بودم (ولی حالا نیستم) وقتی این شورا تصویب شد چه آثار عملی از این شورا در عرصه سیاست، اجتماع، فرهنگ، خانواده، مسکن و اشتغال و ازدواج جوان داشت؟

واقعا احساس نمی کنم اثر عملی و ملموسی  بدون اینکه آن زمینه ها به وجود آمده باشد داشته است، حتی یک تشکیلات ستادی به عنوان شورای عالی جوانان برای ترسیم برنامه ریزی تاثیر نداشته است، یا مثلا خود وزارت ورزش که شکل گرفته درست است که نهاد جدیدی محسوب می شود اما در عین حال چقدر این وزارت در خود مجموعه ساختار نظام جایگاه جدی دارد؟ این ها نکات قابل تاملی است.

اگر شما در راس قدرت بودید چطور برنامه ریزی کرده و از این پتانسیل استفاده می کردید؟

به نظر من جوان نباید نوعی احساس پیری کند. یعنی پیری به سن نیست به این است که چقدر انرژی درونی، آرمان خواهی، اعتقاد به جوان وجود داشته باشد و در عین حال خودش چقدر زمینه های اجتماعی و مقبولیت اجتماعی داشته باشد. یک فرد در گذشته و عملکرد گذشته اش شاید مسوولیت های مهمی داشته و در آن مسوولیت ها به مسایل جوان توجه نداشته، این سوء سابقه می شود، باید بدانیم افرادی که در مسندهایی که بوده اند به این موضوع توجه داشته اند یا نه؟ همه این ها را باید با هم در نظر گرفت.

من اگر در راس بودم سعی می کردم در سطح خودم به نوعی به این مسائل توجه کنم و فکر می کنم با نگاه معتقد به اصل جمعیت جوان ایران و اصل اینکه جامعه ما مستعد هستند جوانان یک فرصت هستند و نه یک تهدید، با اصل به اینکه حقوق آن ها باید به رسمیت شناخته شود و باید همه عرصه ها را به روی آن ها باز کرد، آنها رابرای پذیرش مسوولیت ها جذب کرد، باید نهادهای قانونی و رسمی که به وجود آمده و هنوز فعال نیست را فعال کرد و بیشترین وقتی که فرد دارد باید برای جوانان اختصاص دهد .

 در راس وزارتی که بودم بیشترین جوانان کشور را داشته و من سعی کردم از حقوق آن ها دفاع کنم. یکی از نقاطی بود که خیلی حساسیت داشته اما فروگزار نکردم. فرد باید احساس مسوولیت کند و خطرپذیر باشد و جوان را درک کند، طبیعی است در این صورت جوانان به آن فرد اعتماد خواهند کرد. در سال 84 که نامزد ریاست جمهوری بودم شعار من در جهت به رسمیت شناختن جوان و جامعه جوان ما بود، تحولاتی که در برنامه ام پیش بینی کرده بودم ودر شعارهایی که آن موقع مطرح کردم در همین راستا بوده است، مطرح کردن این شعارها برای رای نیست برای این است که فرد اعتبار خود را بتواند عرضه کند و در واقع آن را با چالش مواجه کند در آن چالش ها مشخص می شود که فرد نوع نگاهش و برنامه ها و عزم و اراده اش برای این کار وجود دارد یا خیر.

بعضی معتقدند بهترین راه برای هدایت جوانان این است که اجازه دهیم در تصمیم گیری ها حضور داشته باشند، آیا شما با این موضوع موافق هستید و فکر می کنید اکنون چقدر به  این موضوع در کشور ما توجه می شود؟ یعنی آیا از جوان استفاده می شود تا در تصمیم گیری های کلان کشور شرکت داشته باشد؟

ما باید رویکرد تلفیقی داشته باشیم یعنی باید جوان را به عنوان یک پتانسیل عظیم کشور به رسمیت بشناسیم. جوان باید در همه عرصه ها چه عرصه های کلان، خرد، اجرایی، سیاست گذاری و چه قانون گذاری درهمه آن ها حضور داشته باشد و همراه با آن ها مسوولیت داشته باشد. ما باید از ایده های نو و انرژی و آرمانهای جوانان مثل عدالت جویی، آزادی خواهی استفاده کنیم و حقوق شهروندی آن ها، داشتن کیفیت مناسب زندگی، تامین نیازهای ضروری مثل مسکن، اشتغال، ازدواج، باید آن ها را در حل این مسائل شرکت دهیم یعنی در تامین حقوق خودشان مشارکت کنند و ما نیز کمکشان کنیم این یک رویکرد تلفیقی  چه از نظر عرصه های مسوولیت چه از نوع سیاست نظریه پردازی و چه از نوع اجرایی است.

شما در صحبت های خود اشاره کردید که اگر یک جوانی بخواهد وارد عرصه سیاست شود دولت باید حمایت کند، آیا  دولت فقط باید حمایت کند یا ارگان های دیگری نیز هستند که باید به جوان کمک کنند تا آن هم بتواند به عرصه سیاست و قدرت ورودکنند؟

این یک رویکرد ملی است در رویکرد ملی ما دولت یک بخش مهمی است منتهی همه چیز نیست. وقتی عزم و اراده ملی را مطرح می کنیم اهم از سه قوه است ،با نهادهای سیاستگذاری، نهادهای اجرایی نیز هستند،دستگاه های آموزشی و تربیتی و نهاد خانواده است و دولت به مفهوم نظام اجتماعی ست، همه این ها پا به پای حکومت نخبگان، متفکران، روشنفکران، تحصیلکردگان  باید در تامین حقوق جوانان و استفاده و بهره گیری از جوانان برای پیشرفت کشورایفای مسوولیت کنند.

 منبع: پایگاه خبری اصلاحات

۹۴/۰۴/۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
سیاوش عینالو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی